departs

base info - اطلاعات اولیه

departs - حرکت می کند

N/A - N/A

dɪˈpɑːrt

UK :

dɪˈpɑːt

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [departs] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • The plane departs at 6 a.m.


    هواپیما ساعت 6 صبح حرکت می کند.

  • The bus for Dallas departs from the Greyhound-Trailways Terminal.


    اتوبوس برای دالاس از ترمینال Greyhound-Trailways حرکت می کند.

  • The last flight to Cleveland departs at 8 p.m.


    آخرین پرواز به سمت کلیولند ساعت 8 بعد از ظهر انجام می شود.

  • He shook hands and then departed.


    دست داد و بعد رفت.

  • On the last show they departed from their usual format.


    در آخرین نمایش، آنها از قالب معمول خود خارج شدند.

synonyms - مترادف
  • leaves


    برگها

  • goes


    می رود

  • retreats


    عقب نشینی می کند

  • evacuates


    تخلیه می کند

  • exits


    خارج می شود

  • parts


    قطعات

  • decamps


    اردوگاه می کند

  • retires


    بازنشسته می شود

  • escapes


    فرار می کند

  • withdraws


    کنار می کشد

  • bolts


    پیچ و مهره

  • deserts


    بیابان ها

  • flees


    وثیقه

  • bails


    اسکات

  • scoots


    کلاهبرداری

  • scrams


    اسکاج

  • skedaddles


    تقسیم می کند

  • splits


    خالی می کند

  • vacates


    واموس ها

  • vamooses


    کناره گیری می کند

  • abdicates


    کتاب ها

  • books


    ناپدید می شود

  • disappears


    پرواز می کند

  • flits


    می شود

  • gets


    حرکت می کند

  • moves


    ترک می کند

  • quits


    اسکارپرها

  • scarpers


    رها می کند

  • vanishes


    مهاجرت می کند

  • abandons


  • emigrates


antonyms - متضاد
  • shows


    نشان می دهد

  • arrives


    می رسد

  • shows up


    حضور می یابد

  • attends


    می آید

  • comes


    منفجر می کند

  • blows in


    داخل شدن

  • gets in


    سطوح

  • surfaces


    پیدا می شود

  • turns up


    ظاهر می شود

  • appears


    چهره فرد را نشان می دهد

  • shows one's face


    باب بالا

  • bobs up


    نسیم در

  • breezes in


    چک در

  • checks in


    ساعت در

  • clocks in


    می ریزد

  • drops in


    وارد می شود

  • pops in


    به داخل می کشد

  • pops up


    می غلتد

  • pulls in


    ساعت روشن است

  • rolls in


    به اینجا می رسد

  • clocks on


    به آنجا می رسد

  • gets here


    جلوه می کند

  • gets there


    خود را ارائه می دهد

  • makes an appearance


    مشت وارد می کند

  • presents oneself


    به ساعت ضربه می زند

  • punches in


    ظاهری ایجاد می کند

  • punches the clock


    گزارش ها

  • puts in an appearance


  • reports


  • signs in


  • enters


لغت پیشنهادی

unloved

لغت پیشنهادی

validated

لغت پیشنهادی

changeover