inequity

base info - اطلاعات اولیه

inequity - نابرابری

noun - اسم

/ɪnˈekwəti/

UK :

/ɪnˈekwəti/

US :

family - خانواده

google image

description - توضیح

lack of fairness, or something that is unfair

عدم انصاف یا چیزی که ناعادلانه است
the fact that a situation is not fair or something that is not fair in a situation

این واقعیت که یک وضعیت منصفانه نیست، یا چیزی که در یک موقعیت منصفانه نیست
the quality of being unfair, or something that is not fair or equal

کیفیت ناعادلانه بودن یا چیزی که منصفانه یا برابر نیست
There are many inequities in our health-care system.

نابرابری های زیادی در سیستم مراقبت های بهداشتی ما وجود دارد.

example - مثال

The new government sought to justify social inequity by promoting ideals of self-help.

دولت جدید به دنبال توجیه نابرابری اجتماعی با ترویج ایده آل های خودیاری بود.
There are huge inequities in funding for schools.

نابرابری های بزرگی در بودجه مدارس وجود دارد.
inequities in the healthcare system

نابرابری در نظام سلامت
gender inequity in the classroom

نابرابری جنسیتی در کلاس درس
We’re working to reduce the inequities in school funding.

ما برای کاهش نابرابری در بودجه مدارس تلاش می کنیم.

synonyms - مترادف

asymmetry

عدم تقارن
disproportion

عدم تناسب
imbalance

عدم تعادل
inequality

نابرابری
lopsidedness

کج بودن
misproportion

ناهمواری
unevenness

اختلاف
lack of proportion

تفاوت
disparity

بی نظمی
discrepancy

تغییر
difference

تضاد
irregularity

قطبیت
variation

ناسازگاری
contrast

جانبداری
polarity

نمایندگی بیش از حد
inconsistency

بی کفایتی
bias

نامناسب بودن
imparity

نامتناسب بودن
overrepresentation

واگرایی
unequalness

عدم شباهت
insufficiency

عدم تشابه
inadequacy

فرق - تمیز - تشخیص
unsuitableness

تنوع
unbalance

تغییرپذیری
disproportionateness
divergence
dissimilarity
dissimilitude
distinction
diversity
variability

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

لغت پیشنهادی

لغت پیشنهادی