antonym
antonym - متضاد
noun - اسم
UK :
US :
کلمه ای که به معنای مخالف کلمه دیگر است
کلمه یا عبارتی که معنای آن مخالف کلمه یا عبارت دیگری است
فرهنگ لغت مترادف و متضاد نیز ممکن است مفید باشد.
به عنوان مثال، کلمات گرم و سرد متضادهایی هستند که دمای فیزیکی را توصیف می کنند.
با جفت متضاد، اگر یکی از اعضا تحت یک بسط استعاری قرار گیرد، دیگری تمایل به تغییر به شکل موازی دارد.
With pairs of antonyms, if one member undergoes a metaphorical extension the other tends to change in a parallel fashion.
reverse
معکوس
مقابل
contradiction
تناقض
contrary
مخالف
denial
انکار
inverse
آنتی تز
antithesis
طرد شدن
rejection
صحبت کردن
repudiation
غیبت
disavowal
سلب مسئولیت
converse
عدم تایید
عدم اجازه
disclaimer
امتناع
disconfirmation
عدم
disallowance
چشم پوشی
refusal
مخالفت
وتو
denegation
خواستن
renunciation
کمبود
نه
veto
نفی
عدم وجود
deficiency
جای خالی
سود گویی
negation
خنثی سازی انگلستان
nonexistence
همتا
blank
ممنوعیت
gainsaying
neutralisationUK
counterpart
proscription