acidify

base info - اطلاعات اولیه

acidify - اسیدی کردن

verb - فعل

/əˈsɪdɪfaɪ/

UK :

/əˈsɪdɪfaɪ/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [acidify] در گوگل
description - توضیح

  • اسید شدن یا اسید شدن چیزی


  • به نظر می رسد که درختان برگریز به این ترتیب اسیدی نمی شوند.

  • It appears that deciduous trees do not acidify in this way.


    باز هم اسیدی کردن آب قدیمی مناسب نیست.

  • Again acidifying old water is not suitable.


    از آنجایی که کریپتوکورین ها آب را اسیدی می کنند، محیطی مطلوب برای بقا و تخم ریزی بسیاری از گونه های ماهی محبوب تشکیل می دهند.

  • Because cryptocorynes acidify the water they form a favorable medium for the survival and spawning of many popular fish species.


    بنت و ویلیامز پیشنهاد می‌کنند که سلول‌های تله‌های باز یا بسته، دیواره‌های خود را با آزاد کردن یون‌های هیدروژن اسیدی می‌کنند.

  • Bennett and Williams suggest that the cells of opening or closing traps acidify their own walls by releasing hydrogen ions.


    هنگامی که آب شما نرم شد، به راحتی با استفاده از فیلتراسیون ذغال سنگ نارس اسیدی می شود.

  • Once your water is soft it is easily acidified using peat filtration.


example - مثال
synonyms - مترادف
  • sour


    ترش

  • vinegar


    سرکه

  • make sour


    ترش کردن

  • add tang to


    تانگ را به

  • go sour


    ترش رفتن


  • افزایش سطح pH از

antonyms - متضاد
  • alkalify


    قلیایی کردن

  • basify


    اساسی کردن

لغت پیشنهادی

blueness

لغت پیشنهادی

department

لغت پیشنهادی

acquittal