filtered
filtered - فیلتر شده
N/A - N/A
UK :
US :
ماضی ساده و ماضی از فیلتر کنید
به تدریج یا به میزان محدود ظاهر شود یا اتفاق بیفتد
to remove solids from liquids or gases, or to remove particular types of light using special equipment
برای حذف جامدات از مایعات یا گازها یا حذف انواع خاصی از نور با استفاده از تجهیزات ویژه
برای انتخاب یا حذف نوع خاصی از اطلاعات از چیزی
اخبار در طول روز برای ما فیلتر شد.
گزارشهای مربوط به یک تصادف شروع به فیلتر کردن کردند.
نور خورشید از میان شاخه ها عبور می کند.
آب فیلتر می شود تا هرگونه ناخالصی از بین برود.
دستگاههای موجود در دودکشها گرد و غبار رادیواکتیو را فیلتر میکنند.
این دستور نتایج جستجو را بر اساس مکان فیلتر می کند.
The software is well suited to small mobile phone screens because it filters out unnecessary information.
این نرم افزار برای نمایشگرهای کوچک تلفن همراه مناسب است زیرا اطلاعات غیر ضروری را فیلتر می کند.
اکثر برنامه های ایمیل از ابزارهای فیلتر اسپم استفاده می کنند.
purified
تصفیه شده
strained
تحت فشار قرار گرفته است
clarified
روشن شد
riddled
سرگردان
sifted
الک شده
cleared
پاک شد
filtrated
فیلتر شده
refined
تمیز کرد
sieved
غربال شده است
cleaned
تحت درمان
screened
تقطیر شده
treated
جریمه شد
distilled
درهم ریخته
fined
ضد آلودگی
garbled
فرآوری شده
decontaminated
برنده شد
processed
خالص ساخته شده است
winnowed
از فیلتر عبور کرد
made pure
جدا از هم
کمیاب شده است
cleansed
توری شده
separated
اصلاح شد
rarefied
ضد عفونی شده ایالات متحده
griddled
پیچ شده
rectified
sanitisedUK
sanitizedUS
از صافی عبور دهید
bolted
ضد عفونی شده
sanitisedUK
تصعید شده
disinfected
sublimated
unfiltered
بدون فیلتر
