mead

base info - اطلاعات اولیه

mead - مید

noun - اسم

/miːd/

UK :

/miːd/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [mead] در گوگل
description - توضیح
  • an alcoholic drink made from honey


    یک نوشیدنی الکلی ساخته شده از عسل

  • a meadow


    یک چمنزار

  • an alcoholic drink made from honey that was drunk in the past


    یک نوشیدنی الکلی ساخته شده از عسل که در گذشته نوشیده می شد

  • They sat often at their sewing, discussing mead and medicines and men.


    آنها اغلب سر خیاطی خود می نشستند و درباره میل و داروها و مردان بحث می کردند.

  • Except that he ate venison and roast lamb, and drank milk laced with honey or hot mead fragrant with herbs.


    جز اینکه گوشت آهو و بره کباب می خورد و شیر با عسل یا میل داغ و معطر با سبزی می نوشید.

  • The sweet water was strained, and used to make mead.


    آب شیرین را صاف می کردند و برای درست کردن آن از آن استفاده می کردند.

  • The tribute of tears was the good man's mead.


    خراج اشک میل مرد خوب بود.

  • Not another word was spoken, till he tossed back the mead in one gulp.


    کلمه دیگری به زبان نیامد، تا اینکه مید را با یک جرعه به عقب پرت کرد.

  • He would taste of the mead of the gods.


    او میل خدایان را می چشید.

  • The mead was passed, and the mugs were refilled, and the fires burned a bit lower.


    مید رد شد و لیوان‌ها دوباره پر شدند و آتش‌ها کمی پایین‌تر سوختند.

example - مثال
synonyms - مترادف
  • meadow


    چمنزار

  • pasture


    مرتع

  • grassland


    علفزار

  • lea


    لی


  • رشته

  • prairie


    دشت

  • pasturage


    استپی

  • steppe


    جلگه

  • plain


    سلامتی

  • heath


    توالت

  • ley


    پادوک

  • veldt


    خندیدن

  • paddock


    پایین

  • pastureland


    فرش

  • bawn


    قالیچه

  • bottoms


    چراگاه

  • carpet


    چمنزار آبی

  • rug


    شمشیر

  • grazing land


    به سمت سبز

  • water meadow


    چمن

  • sward


    سبز

  • greensward


    تاول


  • چرا


  • دامنه


  • پارک

  • veld


    کرافت

  • grazing


    محافظ



  • croft


  • shieling


antonyms - متضاد
  • sky


    آسمان

لغت پیشنهادی

bloodsucker

لغت پیشنهادی

welcome

لغت پیشنهادی

abort