except

base info - اطلاعات اولیه

except - بجز

preposition - حرف اضافه

/ɪkˈsept/

UK :

/ɪkˈsept/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [except] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • We work every day except Sunday.


    ما هر روز به جز یکشنبه کار می کنیم.

  • They all came except Matt.


    همه آمدند جز مت.

  • I had nothing on except for my socks.


    من جز جورابم چیزی به تن نداشتم.

  • What other sports do you like besides football?


    به جز فوتبال چه ورزش دیگری را دوست دارید؟

  • I like all sports except football.


    من همه ورزش ها را دوست دارم به جز فوتبال.

  • What other sports do you like apart from football?


    من همه ورزش ها را جدا از فوتبال دوست دارم.

  • I like all sports apart from football.


    او تمام آهنگ های آلبوم را به جز آهنگ پایانی نوشت.

  • She wrote all of the songs on the album except for the final track.


    به غیر از / به غیر از آهنگ پایانی، تمام آهنگ های آلبوم توسط او نوشته شده است.

  • Apart from/aside from the final track all of the songs on the album were written by her.


    ترانه سرایی - به استثنای چند مورد جزئی - از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است.

  • The songwriting—with a few minor exceptions—is of a very high quality.


    تنها با یکی دو مورد استثنا، آهنگسازی از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است.

  • With only one or two exceptions, the songwriting is of a very high quality.


    اکثر آهنگ ها کمتر از سه دقیقه هستند، به استثنای آهنگ عنوان.

  • The majority of the compositions are less than three minutes long with the notable exception of the title track.


    به استثنای آهنگ عنوان، این آلبوم یک ناامیدی بزرگ است.

  • With the exception of the title track this album is a huge disappointment.


    در اینجا لیستی از تمام سی دی های گروه، به استثنای ضبط های غیررسمی «bootleg» آمده است.

  • Here is a list of all the band’s CDs, excluding unofficial ‘bootleg’ recordings.


    موزه همه روزه به جز دوشنبه ها باز است.

  • The museum is open daily except Monday(s).


    دولت گزینه های کمی جز بالا نگه داشتن نرخ بهره دارد.

  • The government has few options except to keep interest rates high.


    همه جا خنک و ساکت است به جز آشپزخانه.

  • It's cool and quiet everywhere except in the kitchen.


    همه آنجا بودند به جز سالی.

  • Everyone was there except for Sally.


    هیچ چیزی برای نشان دادن گذشته ساختمان وجود ندارد، به جز (برای) شومینه.

  • There is nothing to indicate the building's past except (for) the fireplace.


    همه جا خنک و ساکت است به جز (برای) آشپزخانه.

  • It’s cool and quiet everywhere except (for) the kitchen.


    همه اینجا هستند به جز پیتر.

  • Everyone is here except Peter.


    دوقلوها دقیقا شبیه به هم به نظر می رسند به جز (که) یکی از آنها کمی بلندتر است.

  • The twins look exactly alike except (that) one is slightly taller.


    شهر متروک ساکت است، مگر زمانی که باد علف های هرز را خش خش کند یا دری را بکوبد.

  • The deserted town is silent except when wind rustles the weeds or bangs a door.


    وقتی می گویم غرب میانه را دوست نداشتم، به جز شیکاگو.

  • When I say I didn’t like the Midwest, I except Chicago.


    به جز دو نفری که زودتر رفتند، فکر می کنم همه از این تور لذت بردند.

  • Excepting the two people who left early I think everyone enjoyed the tour.


    دفاتر ما از دوشنبه تا جمعه به جز تعطیلات ملی باز هستند.

  • Our offices are open Monday through Friday except on national holidays.


    همه نقل و انتقالات پول، به استثنای انتقالات بین اعضای همان شعبه، اکنون کارمزد تراکنش دریافت خواهند کرد.

  • All money transfers, except for those between members of the same branch will now be charged a transaction fee.


    مواد مصرفی در کشاورزی از مالیات فروش و استفاده مستثنی است.

  • Materials used in farming are excepted from sales and use tax.


    تقریباً همه رستوران‌های جدید در منطقه بدون دود هستند، به استثنای رستوران‌هایی که به یک بار متصل هستند.

  • Virtually all new restaurants in the region are smoke free excepting those connected to a bar.


synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

heretical

لغت پیشنهادی

dodge

لغت پیشنهادی

driveways