aloofness
aloofness - دوری
noun - اسم
UK :
US :
رفتاری که نشان می دهد شما دوستانه نیستید یا تمایلی به شرکت در کارها ندارید
behaviour that shows you are not interested or involved usually because you do not approve of what is happening
رفتاری که نشان می دهد شما علاقه ای ندارید یا درگیر آن نیستید، معمولاً به این دلیل که آنچه را که اتفاق می افتد تأیید نمی کنید
گوشه گیری خونسرد او توسط برخی افراد به عنوان تکبر تلقی می شد.
دخترها معمولاً دوستانه هستند - امروز نمی توانم دوری آنها را توضیح دهم.
Everyone knew his reputation for aloofness.
همه شهرت او را به گوشه گیری می دانستند.
دوری پدر و مادرش نتیجه ناتوانی او در یافتن کار است.
کمیته در اظهارات خود مودبانه خودداری کرد.
coldness
سردی
استقلال
loftiness
بلندی
proudness
غرور
remoteness
دور بودن
reserve
ذخیره
separateness
جدایی
snootiness
غمگینی
unapproachability
غیر قابل دسترس بودن
unfriendliness
بی دوستی
detachment
کناره گیری
فاصله
indifference
بی تفاوتی
standoffishness
ایستادگی
withdrawnness
رسمی
formality
سکوت
reticence
اختلاف نظر
diffidence
خویشتن داری - خودداری - پرهیز
restraint
خجالتی بودن
shyness
عدم ارتباط
uncommunicativeness
بازداری
inhibition
محدودیت
constraint
رازداری
secretiveness
عدم پاسخگویی
unresponsiveness
فروتنی
modesty
احتیاط
quietness
عقب ماندگی
caution
backwardness
demureness
closeness
نزدیکی
friendliness
دوستی
sympathy
ابراز همدردی
cordiality
صمیمیت
affability
مهربانی
geniality
نبوغ
goodwill
حسن نیت
kindness
خیرخواهی
kindliness
خوشایند
amiability
گرما
جامعه پذیری
benevolence
رفاقت
pleasantness
معاشرت
warmth
همنوایی
sociability
خوشرویی
amity
برادری
fellowship
خیریه
congeniality
همسایگی ایالات متحده
conviviality
محبت
brotherhood
باز بودن
قابل دسترس بودن
neighborlinessUS
اجتماعی بودن
cordialness
همسایگی انگلستان
affection
کم رویی
openness
approachability
gregariousness
neighbourlinessUK
comradeship
camaraderie
comity