inappropriately
inappropriately - نامناسب
adverb - قید
UK :
US :
او برای مراسم تشییع جنازه لباس نامناسب پوشیده بود.
تلاش برای جلوگیری از خرج کردن نامناسب پول
هیچ چیزی وجود ندارد که نشان دهد وکیل در این پرونده رفتار نامناسبی داشته است.
incorrectly
نادرست
wrongly
به اشتباه
mistakenly
اشتباه
erroneously
نادقیق
inaccurately
نامناسب
unsuitably
نابجا
faultily
به دروغ
inaptly
بد
improperly
ناشیانه
amiss
به طور غیر دقیق
falsely
به طرز ناجور
به طور ناکافی
clumsily
اشتباها
imprecisely
در اشتباه
awkwardly
بدون توجه
inadequately
بی وفایی
fallaciously
خام
erringly
غیر قابل اعتماد
به صورت جعلی
غیر طبیعی
carelessly
بی احتیاط
unfaithfully
ناخوشایند
crudely
به طور نامطلوب ایالات متحده
unreliably
inexactly
spuriously
unnaturally
imprudently
misguidedly
afoul
unfavorablyUS
appropriately
مناسب
aptly
به درستی
correctly
درست
fittingly
خوب
قابل توجیه
نابجا
rightly
به نحو شایسته
suitably
ملاقات کرد
به طور متجانس
justifiably
عادلانه
duly
منصفانه
appositely
شایسته
befittingly
از قصد
meetly
قابل اجرا
congruously
به ظاهر
justly
با خوشحالی
تبدیل به
accurately
مطلوب انگلستان
decently
مربوطه
مطلوب ایالات متحده
intentionally
آلمانی
applicably
seemlily
felicitously
becomingly
favourablyUK
pertinently
favorablyUS
fitly
relevantly
germanely