inflammatory

base info - اطلاعات اولیه

inflammatory - التهابی

adjective - صفت

/ɪnˈflæmətɔːri/

UK :

/ɪnˈflæmətri/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [inflammatory] در گوگل
description - توضیح

  • یک سخنرانی تحریک‌آمیز، یک نوشته و غیره احتمالاً باعث عصبانیت افراد می‌شود

  • an inflammatory disease or medical condition causes inflammation


    یک بیماری التهابی یا شرایط پزشکی باعث التهاب می شود


  • قصد یا احتمال ایجاد خشم یا نفرت را دارد

  • causing or related to swelling and pain in the body


    ایجاد یا مرتبط با تورم و درد در بدن

  • likely to excite strong feelings, esp. of anger


    احتمالاً احساسات قوی را تحریک می کند، به ویژه. از عصبانیت

  • inflammatory news accounts of the trial


    گزارش های اخبار التهابی از محاکمه

example - مثال
  • inflammatory remarks


    اظهارات التهابی

  • The men were using inflammatory language/making inflammatory remarks about the other team's supporters.


    این مردان از زبان تحریک آمیز استفاده می کردند/ اظهارات تحریک آمیزی درباره طرفداران تیم دیگر می کردند.

  • He thought his opponent’s remarks were unfair and inflammatory.


    او فکر می کرد که اظهارات حریفش ناعادلانه و تحریک آمیز بود.

synonyms - مترادف
  • incendiary


    آتش زا

  • inflaming


    ملتهب

  • provocative


    محرک

  • seditious


    جنجال زا

  • fiery


    آتشین

  • anarchic


    آنارشیک

  • instigative


    تحریک کننده

  • insurgent


    شورشی

  • rabble-rousing


    غوغایی

  • demagogic


    عوام فریبی

  • inciting


    هم زدن

  • provoking


    مواد منفجره

  • stirring


    برانگیختن

  • agitating


    سرکش

  • agitational


    انقلابی

  • explosive


    نفرت پراکنی

  • fomenting


    غیر معتدل

  • rebellious


    پرشور

  • revolutionary


    هار

  • rousing


    آشوب زده

  • hate-mongering


    مناقشه برانگیز

  • intemperate


    بحث برانگیز

  • mutinous


    عاطفی

  • passionate


    احساسی

  • rabid


    هیجان انگیز

  • riotous


  • contentious




  • emotive



antonyms - متضاد
  • uncontroversial


    بدون بحث

  • calming


    فرو نشاندن

  • mitigating


    کاهش دهنده

  • placating


    آرامش بخش

  • placatory


    خوش

  • pleasing


    tranquillisingUK

  • tranquillisingUK


    آرامش بخش ایالات متحده

  • tranquilizingUS


    غیر التهابی

  • noninflammatory


    آشتی جویانه

  • soothing


  • conciliatory


لغت پیشنهادی

procedures

لغت پیشنهادی

bookkeeper

لغت پیشنهادی

offend