rested
rested - استراحت کرد
adjective - صفت
UK :
US :
نا آرام
بی قراری
بی قرار
آرام
با آرامش
---
احساس سالمتر، قویتر یا آرامتر میکنید زیرا زمانی برای استراحت دارید
سالم و فعال پس از یک دوره استراحت
با آرامش و پر انرژی از سفر برگشتیم.
با شمارش سه، از خلسه بیدار خواهید شد و احساس آرامش و شادابی خواهید کرد.
شادی، آرامش ذهن و بدن آرام اساساً حالت های پر انرژی هستند.
او نخوابیده بود، اما احساس آرامش، آرام و کاملاً متعادل می کرد.
reinvigorated
تجدید قوا کرد
invigorated
نیرومند شد
restored
بازسازی شد
renewed
تمدید شد
revitalisedUK
revitalisedUK
revitalizedUS
revitalizedUS
relaxed
آرام
refreshed
تازه شده
revived
احیا شد
energetic
پر انرژی
revivified
هشدار
alert
بهبود یافت
recovered
تقویت شده است
strengthened
خسته نشده
unfatigued
خسته
untired
تازه
unwearied
مشتاق رفتن
زنده
فعال
lively
قوی
اسپری
vigorous
با شکوه
spry
برش دهنده
sprightly
جهنده
chipper
حیاتی
bouncing
روشن
بازسازی شده است
دم بوته ای
rehabilitated
تیز
bushy-tailed
keen
exhausted
خسته
خواب
fatigued
تخلیه شده
مشتاق
wearied
خرد شده
drained
ضعیف شده است
enervated
روحیه دادن
knackered
بی حال
weakened
خواب آلود
enervate
تنبل
lethargic
بی روح
sleepy
ضعیف شده
weary
بی جان
sluggish
متلاشی شد
drowsy
ضعیف
spiritless
سوزناک
debilitated
ضرب و شتم
lifeless
بی اثر
shattered
عقب مانده
listless
بی انرژی
آهسته. تدریجی
torpid
سست
inert
laggard
languorous
unenergetic
slumberous
lazy
languid
