blackbird

base info - اطلاعات اولیه

blackbird - مرغ سیاه

noun - اسم

/ˈblækbɜːrd/

UK :

/ˈblækbɜːd/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [blackbird] در گوگل
description - توضیح
  • a common European and American bird the male of which is completely black


    پرنده معمولی اروپایی و آمریکایی که نر آن کاملا سیاه است

  • a European bird the male of which has black feathers and a bright yellow beak


    پرنده ای اروپایی که پرهای نر آن سیاه و منقاری زرد روشن است

  • Darwin noticed that some monogamous birds have very colorful males: mallards, for example and blackbirds.


    داروین متوجه شد که برخی از پرندگان تک همسر دارای نرهای بسیار رنگارنگی هستند: برای مثال، مرغابی و پرنده سیاه.

  • Species such as blackbirds and sparrows have three pointing forwards and one pointing back.


    گونه هایی مانند پرنده سیاه و گنجشک دارای سه نقطه به سمت جلو و یکی به سمت عقب هستند.

  • But is it a dialogue or does each blackbird whistle for itself and not for the other?


    اما آیا این یک دیالوگ است یا هر مرغ سیاهی برای خودش سوت می زند و برای دیگری سوت نمی زند؟

  • Birds, especially blackbirds, like using the fibres for building nests.


    پرندگان، به خصوص پرندگان سیاه، دوست دارند از الیاف برای ساختن لانه استفاده کنند.

  • When a stuffed owl was presented to experienced blackbirds living in aviaries, they started mobbing the mounted bird.


    هنگامی که یک جغد پر شده به پرنده های باتجربه ای که در مرغداری ها زندگی می کردند ارائه شد، آنها شروع به حمله به پرنده سوار کردند.

  • The evil spirits ascended from her mouth as a flock of blackbirds.


    ارواح شیطانی مانند گله ای از پرندگان سیاه از دهان او بالا رفتند.

  • There were blackbirds and thrushes and skylarks and ravens and starlings and jays and magpies and many kinds of small finches.


    در آنجا پرنده های سیاه و برفک ها و زاغ ها و زاغ ها و سارها و گیسوها و زاغی ها و انواع و اقسام فنچ های کوچک بودند.

example - مثال
synonyms - مترادف
  • common blackbird


    مرغ سیاه معمولی

  • Eurasian blackbird


    پرنده سیاه اوراسیا

  • icterid


    icterid

  • merl


    مرل

  • merle


    اوزل

  • ouzel


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

bucolic

لغت پیشنهادی

gesture

لغت پیشنهادی

blancmange