allotments
allotments - تخصیص ها
N/A - N/A
UK :
US :
a small piece of ground in or just outside a town that a person rents for growing vegetables, fruits, or flowers
یک قطعه زمین کوچک در داخل یا خارج از شهر که شخص برای پرورش سبزیجات، میوه ها یا گل اجاره می کند.
فرآیند به اشتراک گذاری چیزی، یا مقداری که به دست می آورید
the process of sharing something or the amount or share of something that someone or something is given
فرآیند به اشتراک گذاری چیزی، یا مقدار یا سهم چیزی که به کسی یا چیزی داده می شود
مقدار سهامی که به کسی در هنگام عرضه سهام جدید داده می شود
در مورد تخصیص سهام این شرکت به کارکنان آن هنوز تصمیم گیری نشده است.
اعتبارات امسال را تمام کرده ایم.
این نهاد تجاری اختصاص 3.2 میلیارد دلار یارانه پنبه در سال گذشته را غیرقانونی خواند.
an allotment of 200 bonus shares
تخصیص 200 سهم جایزه
issues
مسائل
توزیع
circulation
جریان
dispersion
پراکندگی
dissemination
انتشار | پخش شدن
issuance
صدور
issuings
تدارکات
supplies
تخصیص
allocation
تحویل ها
deliveries
معافیت ها
dispensations
منتشر شده
releases
مدیریت
تقسیم بندی ها
apportionings
انتشار
apportionments
تقسیم
diffusion
تقسیم بندی
dispersal
پارتیشن بندی
جیره بندی
partition
پرداخت
partitionings
اندازه گیری ها
rationings
وظیفه
disbursement
اشتراک گذاری ها
admeasurements
عطا کردن
مفاد
sharings
بخشش
bestowal
کمک های مالی
provisions
دول
givings
محموله ها
grants
dole
consignments
مجموعه
revoking
ابطال
withdrawing
عقب نشینی
accumulations
انباشته ها
amassments
گردهمایی ها
gatherings
اقلام تعهدی
accruals
جمع آوری
collecting
یادآوری
recalling
ذخیره سازی
stockpiling
دریغ کردن
withholding
تجمعات
accretions
احتکار
aggregations
ساخت یو پی اس
hoarding
buildups
build-ups