policed
base info - اطلاعات اولیه
policed - پلیس شد
N/A - N/A
pəˈliːs
UK :
pəˈliːs
US :
family - خانواده
google image
description
-
توضیح
synonyms
-
مترادف
protected
حفاظت شده
defended
دفاع کرد
guarded
محافظت می شود
patrolled
گشت زنی کرد
controlled
کنترل می شود
مراقب بود
watched over
نگهبانی داشت
به ترتیب نگه داشته شده است
صلح را حفظ کرد
نظم و قانون را در
دور از
antonyms
-
متضاد
unprotected
محافظت نشده
