portraying
portraying - به تصویر کشیدن
N/A - N/A
UK :
US :
فاعل فاعل از تصویر کشیدن
برای نشان دادن یا توصیف کسی یا چیزی در یک نقاشی، فیلم، کتاب یا سایر آثار هنری
If a person in a film book etc. is portrayed as a particular type of character they are represented in that way
اگر فردی در یک فیلم، کتاب و غیره به عنوان یک شخصیت خاص به تصویر کشیده شود، به این شکل نمایش داده می شود.
این نقاشی یک زن جوان زیبا را با لباس آبی به تصویر می کشد.
نویسنده زندگی در دهکده ای کوچک را در آغاز قرن حاضر به تصویر می کشد.
پدر در فیلم به عنوان یک شخصیت نسبتاً ناخوشایند به تصویر کشیده شده است.
depicting
به تصویر کشیدن
طراحی
رنگ آمیزی
sketching
تصویربرداری
picturing
لیمینگ
limning
تفسیر
rendering
نمایندگی
representing
ترسیم کردن
delineating
نشان دادن
illustrating
ارائه
presenting
رقم زدن
figuring
برانگیختن
imaging
شخصیت پردازی
showing
شبیه سازی
evoking
در حال تولید مثل
charactering
کشیدن تصویر از
simulating
ترسیم تصویر ذهنی از
reproducing
توصیف ایالات متحده
توصیف می کند
مشخص کردن انگلستان
تجسم ایالات متحده
characterizingUS
تعریف کردن
describing
تنظیم
characterisingUK
در حال نمایش
outlining
epitomizingUK
epitomizingUS
مجسم کردن
defining
exhibiting
epitomisingUK
embodying
confusing
گیج کننده
obscuring
مبهم کردن
mixing up
مخلوط کردن