teal

base info - اطلاعات اولیه

teal - رنگ آبی

noun - اسم

/tiːl/

UK :

/tiːl/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [teal] در گوگل
description - توضیح
  • a small wild duck


    یک اردک وحشی کوچک

  • a greenish-blue colour


    یک رنگ آبی مایل به سبز

  • a small wild duck


    رنگ آبی مایل به سبز تیره

  • a dark greenish-blue colour


    دارای رنگ سبز مایل به آبی تیره

  • having a dark greenish-blue colour


    من دو چشم طلایی را از میان گل سبز و ویجون انتخاب کردم.

  • I picked out two golden-eye amongst teal and wigeon.


    لرزه ای از سرخابی هاله زرد دیوار را به ارتعاش در می آورد، قهوه ای تیره ابری از کف خاکستری-آبی را خط خطی می کند.

  • A shiver of magenta vibrates a yellow aureole of wall dark teal scribbles a cloud of gray-blue floor.


    او در فرم شگفت انگیزی بود - دقیقاً همان آیوی که در مورد پول صحبت می کرد.

  • She was in marvellous form - exactly the same Ivy, talking a great teal about money.


    شاهین و حواصیل، سبزه زار و لاپینگ زیستگاهی در میان برس‌های بلند و درختان کوتاه می‌سازند.

  • Hawk and heron, teal and lapwing make a habitat in the tall brush and skimpy trees.


    واضح است، آنها معامله واقعی در رنگ سبز هستند.

  • Clearly they are the real deal in teal.


    پرندگان وحشی در زمستان با هزاران گل سبز و همچنین بیل، دم و بیل زیاد هستند.

  • Wildfowl are numerous in winter with thousands of teal as well as wigeon, pintail and shoveler.


    ما از طریق دوربین دوچشمی بیل‌زن، اردک گل سبز، پوچارد و اردک پرزدار را که همگی در استخرها پرورش می‌یابند، شناسایی کردیم.

  • Through binoculars we recognised shoveler, teal, pochard and tufted duck, all of which breed in the pools.


    روی سبزه آبی عمیق تر، اردک اردک و تاج های کاکلی بزرگ می پیچیدند و کاکل ها با صدای بلند همدیگر را تعقیب می کردند.

  • On deeper water teal, mallard and great crested grebes bobbed and coots squawked and chased each other noisily.


example - مثال
  • We saw ducks, swans, geese, and teals.


    ما اردک‌ها، قوها، غازها و سبزه‌ها را دیدیم.

  • The wallpaper comes in teal and chocolate.


    کاغذ دیواری در رنگ سبز و شکلاتی عرضه می شود.

  • The shoes were in the same shade of teal as the bag she got last summer.


    کفش‌ها همون رنگ آبی بود که اون تابستان گذشته گرفت.

  • She bought a new teal dress for the wedding.


    او برای عروسی یک لباس آبی جدید خرید.

  • In the 1980s I was putting on teal eyeliner and wearing legwarmers.


    در دهه 1980 من خط چشم آبی می زدم و دم پا می پوشیدم.

synonyms - مترادف

  • آبی

  • azure


    لاجوردی

  • cerulean


    سرولن

  • cobalt


    کبالت

  • navy


    نیروی دریایی

  • sapphire


    یاقوت کبود

  • indigo


    نیلی

  • sky-blue


    آبی آسمانی

  • turquoise


    فیروزه

  • ultramarine


    اولترامارین

  • aquamarine


    آکوامارین

  • saxe


    ساکس

  • cobalt blue


    آبی کبالتی

  • cyan


    فیروزه ای

  • beryl


    بریل

  • blue-gray


    خاکستری آبی

  • blue-green


    سبز آبی

  • Cambridge blue


    آبی کمبریج

  • lapis lazuli


    سنگ لاجورد

  • navy blue


    آبی سرمه ای

  • Oxford blue


    آبی آکسفورد

  • royal


    سلطنتی

  • saxe blue


    آبی ساکسی

  • teal blue


    رنگ دریایی


  • از رنگ دریا

  • of the colour of the sea


    از رنگ آسمان

  • of the colour of the sky


    سیانیک


  • آبی روشن

  • cyanic


    آبی تیره



antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

empowers

لغت پیشنهادی

orion

لغت پیشنهادی

rainbow