amazon

base info - اطلاعات اولیه

amazon - آمازون

noun - اسم

/ˈæməzɑːn/

UK :

/ˈæməzən/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [amazon] در گوگل
description - توضیح
  • a website that sells books, music films, toys, electronic and household goods. You make your order and pay over the Internet, and the books, toys etc are sent to you through the post. Amazon has websites in many countries.


    وب سایتی که کتاب، موسیقی، فیلم، اسباب بازی، کالاهای الکترونیکی و خانگی می فروشد. شما سفارش خود را انجام می دهید و از طریق اینترنت پرداخت می کنید و کتاب ها، اسباب بازی ها و غیره از طریق پست برای شما ارسال می شود. آمازون در بسیاری از کشورها وب سایت دارد.


  • یک زن قد بلند

  • a river in South America, which goes through Peru and Brazil and is the second longest river in the world


    رودخانه ای در آمریکای جنوبی که از پرو و ​​برزیل می گذرد و دومین رودخانه طولانی جهان است

  • a tall strong or forceful woman


    یک زن قد بلند، قوی یا زورگیر

  • a major river in Peru, Colombia, and Brazil, and one of the longest rivers in the world


    رودخانه ای بزرگ در پرو، کلمبیا و برزیل و یکی از طولانی ترین رودخانه های جهان

  • a tropical region of South America through which the Amazon River flows, including parts of Peru, Colombia, and Brazil


    یک منطقه گرمسیری در آمریکای جنوبی که از طریق آن رودخانه آمازون می گذرد، شامل بخش هایی از پرو، کلمبیا و برزیل

example - مثال
  • The source of the Amazon is a stream in the Peruvian Andes.


    سرچشمه آمازون جریانی در آند پرو است.

  • A guide tells us the annual rise in the height of the River Negro, a tributary of the Amazon, had reached 30 metres.


    یک راهنما به ما می گوید که افزایش سالانه ارتفاع رودخانه سیاه، یکی از شاخه های آمازون، به 30 متر رسیده است.

  • But how will the Amazon respond to future climate change?


    اما آمازون چگونه به تغییرات آب و هوایی آینده واکنش نشان خواهد داد؟

  • In the Amazon, water levels vary through the year.


    در آمازون، سطح آب در طول سال متفاوت است.

synonyms - مترادف
  • shrew


    زیرک

  • harridan


    عفریته

  • termagant


    ترمگانت

  • virago


    virago

  • harpy


    هارپی

  • vixen


    سنبل

  • fury


    خشم

  • witch


    جادوگر

  • nag


    نق زدن

  • scold


    سرزنش کردن

  • hellcat


    گربه جهنمی

  • spitfire


    اسپیت فایر

  • dragon


    اژدها

  • hag


    هول

  • tartar


    تارتار

  • fishwife


    زن ماهی

  • Xanthippe


    زانتیپ

  • gorgon


    گورگون

  • ogress


    پسرفت

  • targe


    هدف قرار دادن

  • carper


    نجار

  • cat


    گربه

  • battleaxUS


    battleaxUS

  • battleaxeUK


    battleaxeUK

  • ballbreaker


    توپ شکن

  • biddy


    مناقصه

  • backbiter


    غیبت کننده

  • calumniator


    تهمت زن

  • detractor


    بدخواه

  • hellion


    جهنم

  • hussy


    هوسی

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

ava

لغت پیشنهادی

supercharge

لغت پیشنهادی

adamantly