abominate
abominate - نفرت انگیز
verb - فعل
UK :
US :
abhor
بیزاری
despise
خوار شمردن
detest
نفرت داشتن
نفرت
loathe
متنفر بودن
dislike
دوست نداشتن
execrate
ادا کردن
recoil from
پس زدن از
shudder at
لرزیدن در
disapprove
رد کردن
احساس دشمنی با
احساس دفع کردن توسط
در نظر گرفتن با نفرت
shrink from
کوچک شدن از
دفع شود توسط
احساس بیزاری از
احساس تنفر نسبت به
find intolerable
غیرقابل تحمل یافتن
بیزاری دارند
آن را برای
نمی تواند معده کند
نمی تواند تحمل کند
قادر به ایستادن نیست
scorn
تمسخر
disrelish
بی اعتنایی کردن
disdain
تحقیر
نگاه با انزجار
deplore
ابراز تاسف
به آن حساسیت داشته باشد
condemn
محکوم کردن
هیچ فایده ای ندارند
عشق
تحسین
adore
عشق ورزیدن
cherish
گرامی داشتن
esteem
احترام
پسندیدن
treasure
گنج
worship
عبادت
تایید
idoliseUK
idoliseUK
idolizeUS
idolizeUS
revere
احترام گذاشتن
dote on
دلسوزی
venerate
ارج نهادن
reverence
HonourUK
honourUK
توجه
افتخار ایالات متحده
honorUS
تعالی بخشید
exalt
تجلیل کردن
glorify
قدردانی
افسوس خوردن
deify
ارزش
تحسین کردن
adulate
ستایش
praise
تقدیس کردن
sanctify
جایزه
prize
lioniseUK
lioniseUK
lionizeUS
lionizeUS
بزرگ کردن
magnify
laud