apricot

base info - اطلاعات اولیه

apricot - زردآلو

noun - اسم

/ˈæprɪkɑːt/

UK :

/ˈeɪprɪkɒt/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [apricot] در گوگل
description - توضیح

  • میوه ای گرد کوچک که به رنگ نارنجی یا زرد و دارای یک دانه بزرگ است

  • the orange-yellow colour of an apricot


    رنگ زرد نارنجی زردآلو


  • میوه ای کوچک، گرد و نرم با پوست نارنجی کم رنگ و خزدار

  • a pale orange colour


    یک رنگ نارنجی کم رنگ


  • یک میوه نارنجی کوچک

  • Like the salad with macadamia nuts and sliced dried apricots.


    مانند سالاد با آجیل ماکادمیا و زردآلو خشک خرد شده.

  • Her apricot corduroy skirt and sweater are simple and worn.


    دامن و ژاکت زردآلوی او ساده و پوشیده است.

  • The 25 varieties include: apricot, strawberry, orange extra marmalade and four berry fruits.


    25 گونه شامل: زردآلو، توت فرنگی، مارمالاد اضافی پرتقال و چهار میوه توت است.

  • The platters are filled with raspberry meringues, apricot turnovers, dark red cherries.


    بشقاب ها با مرنگ های تمشک، زردآلو، گیلاس قرمز تیره پر شده است.

  • Peel, core and finely chop the apricots and mix well with the cheese mixture.


    زردآلوها را پوست گرفته، هسته و ریز خرد کنید و با مخلوط پنیر خوب مخلوط کنید.

  • Heat the apricot jam gently and brush over the cake.


    مربای زردآلو را به آرامی گرم کنید و روی کیک بمالید.

  • Brush the whole cake with apricot glaze, then roll out the remaining marzipan to a large circle to cover.


    کل کیک را با لعاب زردآلو بمالید، سپس باقیمانده مارزیپان را به شکل دایره بزرگ باز کنید تا بپوشاند.

example - مثال
  • dried apricots


    زردآلو خشک

synonyms - مترادف
  • peach


    هلو

  • nectarine


    شلیل

  • drupe


    دروپ


  • میوه هسته دار

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

affirmative action

لغت پیشنهادی

unparalleled

لغت پیشنهادی

hag