assailed
assailed - مورد حمله قرار گرفت
N/A - N/A
UK :
US :
مقتول با ضربات مکرر به سر و بدن مورد حمله قرار گرفته بود.
او هنگام خروج از دادگاه با توهین و توهین مورد حمله قرار گرفت.
مورد هجوم شک ها/ترس ها/مشکلات قرار گرفتن
attacked
حمله کرد
assaulted
مورد حمله قرار گرفته است
beset
گرفتار
charged
متهم
rushed
عجله کرد
stormed
طوفان کرد
belaboredUS
belaboredUS
belabouredUK
belabouredUK
accosted
متعارف شده است
besieged
محاصره شده است
turned on
روشن شد
invaded
یورش برد
raided
رخ داد
struck
زده
stricken
سطل زباله
trashed
بوش زده
bushwhacked
مورد اعتراض
impugned
پرید
jumped
مورد بدرفتاری قرار گرفته است
maltreated
بیمار شده
sicced
برق زد
blitzed
منهدم شد
busted
مواجه شده
encountered
دزدیده شده
mugged
تنظیم بر
pounced on
کتک زدن
کتک خورده
تنظیم کردن
beaten up
تنظیم کنید
helped
کمک کرد
aided
پشتیبانی
assisted
تشویق شده است
supported
بیشتر شد
abetted
دست دراز کرد
furthered
تکیه زده
راحت شد
propped
خدمت کرده است
relieved
ایستاد
served
تایید کرد
stood by
حمایت کرد
upheld
به هم خورده
advocated
شفاعت کرد
bucked up
تحت حمایت ایالات متحده
helped out
پف کرده
interceded
دور تجمع کردند
patronizedUS
ریشه برای
puffed
دیدم
rallied round
گیر کرده برای
rooted for
برای
saw through
تمایل داشت
جای داده شده است
stumped for
بالیهو
tended
دوست شد
accommodated
مراقبت برای
ballyhooed
تشویق کرد
befriended
جسور شده
cared for
تشویق شد
cheered
emboldened
encouraged