awkwardly
awkwardly - به طرز ناجور
adverb - قید
UK :
US :
به شکلی نگران یا خجالت زده
به شکلی شرم آور یا نگران کننده، یا به روشی که باعث ایجاد مشکل می شود
حرکت به گونه ای که طبیعی، آرام یا جذاب نباشد
به گونه ای که برخورد، استفاده یا انجام آن دشوار است
به روشی عمداً غیر مفید
به طوری که مقابله با چیزی دشوار شود
without grace
بدون لطف
‘I'm sorry,’ he said awkwardly.
با ناراحتی گفت: متاسفم.
نام ناخوشایند سرویس VZEMmail
an awkwardly shaped room
اتاقی با شکل نامناسب
او به طرز ناخوشایندی افتاد و مچ پایش شکست.
به طرز ناخوشایندی از یک پا به پای دیگر جابجا شد.
The publication of the economic statistics was awkwardly timed for the government.
انتشار آمارهای اقتصادی به طرز عجیبی برای دولت زمان بندی شد.
او هنگام اسکی به طرز ناخوشایندی زمین خورد و مچ پایش را پیچاند.
او با ناهنجاری در اتاق قدم زد و متوجه شد که آنها دارند تماشا می کنند.
ماشین به طرز ناخوشایندی روی پیاده رو پارک شده بود.
او به طرز ناخوشایندی آنجا ایستاد و از حرکت خودداری کرد.
انتشار مقاله به طرز عجیبی برای دولت وقت گذاشته شد.
به طرز ناخوشایندی روی زمین نشست.
clumsily
ناشیانه
stiffly
سفت
bunglingly
به طرز بی نظمی
carelessly
بدون توجه
fumblingly
سرگردانی
gawkily
به طرز عجیبی
gracelessly
بی رحمانه
inelegantly
بی ظرافت
ineptly
به طور نامناسب
lumberingly
به طرز چوبی
unadroitly
نابخردانه
uncouthly
ناجوانمردانه
ungracefully
با ناپسندی
unskillfully
بدون مهارت
به سختی
incompetently
ناتوان
sloppily
شلخته
stumblingly
به طور تصادفی
بد
gauchely
به طرز چشمگیری
uncoordinatedly
ناهماهنگ
maladroitly
بداخلاقی
coarsely
درشت
rudely
بی ادبانه
unskilfully
به شدت
ponderously
غیر قابل تحمل
unwieldily
به طور غیر کارشناسی
inexpertly
غیرقابل استفاده
unhandily
بی هنر
artlessly
به صورت تصفیه نشده
unrefinedly
adroitly
ماهرانه
gracefully
با ظرافت
skillfully
به طرز ماهرانه ای
dexterouslyUS
ماهرانه ایالات متحده
dextrouslyUK
ماهرانه انگلستان
adeptly
چابک
agilely
زیرک
nimbly
به طور هماهنگ
coordinatedly
به سرعت
deftly
نرم
niftily
دستی
مطمئنا
slickly
هوشمندانه
handily
با مهارت انگلستان
sure-handedly
cleverly
skilfullyUK