boo-boo
boo-boo - بو بو
noun - اسم
UK :
US :
یک اشتباه احمقانه
یک اشتباه
یک آسیب جزئی
یک اشتباه، یا یک بریدگی یا جراحت کوچک
آیا روی زانوی خود بو بو دارید؟
این نوع بو-بو اولیه مطمئناً بر سرعت ویدیو تأثیر می گذارد.
من فکر می کنم من یک بو ساخته شده است.
میخوای بوتو ببوسم؟
اوه، من فکر می کنم من یک بو-بو در آنجا درست کردم - امیدوارم او خیلی ناراحت نباشد.
تس به زمین افتاد و یک بو روی دستش گرفت.
I did a boo-boo! I spilled coffee!
من یک بوو بو کردم! قهوه ریختم!
اشتباه
خطا
blunder
اشتباه بزرگ
لیز خوردن
gaffe
گاف
oversight
نظارت
عیب
lapse
سپری شدن
boob
سینه
misstep
گام اشتباه
clanger
کلنگر
goof
احمق
gaff
عدم دقت
inaccuracy
تلو تلو خوردن
stumble
لغزش
slipup
فلاب
flub
کرک
fluff
دست و پا زدن
fumble
اشتباه کردن
miscue
خراب کردن
screwup
کلینکر
clinker
آجر
سفر
جرقه زدن
bobble
بلوپر
blooper
چاقو
bungle
اسنافو
snafu
فکر می کنم
thinko
کوکاپ
cockup
slip-up