instigation

base info - اطلاعات اولیه

instigation - تحریک

noun - اسم

/ˌɪnstɪˈɡeɪʃn/

UK :

/ˌɪnstɪˈɡeɪʃn/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [instigation] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • An appeal fund was launched at the instigation of the President.


    صندوق تجدید نظر به تحریک رئیس جمهور راه اندازی شد.

  • It was done at his instigation.


    به تحریک او انجام شد.

  • He was involved in the instigation of acts of terrorism


    او در تحریک اقدامات تروریستی دست داشت

  • The inquiry was begun at the instigation of a local MP.


    این تحقیق به تحریک یک نماینده محلی آغاز شد.

  • They were arrested on suspicion of the instigation of acts of terrorism.


    آنها به ظن تحریک به اقدامات تروریستی دستگیر شدند.

  • The inquiry was begun at the instigation of Senator Hyde (= he asked for it).


    این تحقیق به تحریک سناتور هاید (= او آن را درخواست کرد) آغاز شد.

synonyms - مترادف
  • incitement


    تحریک

  • provocation


    تشویق

  • encouragement


    مشوق


  • مناقصه

  • incitation


    تقویت

  • bidding


    هیجان

  • boost


    سوخت آمریکا

  • excitement


    سوخت رسانی انگلستان

  • fomentation


    خوب

  • fuelingUS


    انگیزه

  • fuellingUK


    تکانه

  • goad


    شروع

  • impetus


    افروختن

  • impulse


    برانگیختن

  • initiation


    محرک

  • kindling


    اصرار کردن

  • momentum


    مخمر


  • فعال سازی

  • prompting


    دستور

  • spur


    ابداع کردن

  • stimulant


    حمایت

  • stimulus


    نفوذ

  • urging


  • yeast


  • actuation


  • behest


  • devising


  • inception


  • inducement


  • abetment



antonyms - متضاد
  • counterincentive


    ضد انگیزه

  • disincentive


    بازدارنده

  • discouragement


    دلسردی

  • hindrance


    مانع

  • deterrent


    مسدود کردن


  • عزم

  • determent


    منصرف کردن

  • dissuasion


    بازدارندگی

  • deterrence


    بررسی

  • impediment


    محدود کردن


  • جلوگیری

  • curb


    محدودیت

  • obstacle


    خویشتن داری - خودداری - پرهیز

  • prevention


    سرکوب


  • بازداری

  • restraint


    چشم پوشی

  • suppression


    انسداد

  • inhibition


    اینرسی

  • obviation


    افسرده

  • obstruction


    بی انگیزه

  • inertia


    فوت کردن، دمیدن

  • depressant


    کشیدن

  • demotivator


    دفاع بریتانیا


  • دفاع آمریکا


  • افسار

  • defenceUK


    حد

  • defenseUS


    غل و زنجیر

  • bridle



  • shackle


  • rein


لغت پیشنهادی

smoker

لغت پیشنهادی

cyrus

لغت پیشنهادی

afflicts