instigation
instigation - تحریک
noun - اسم
UK :
US :
صندوق تجدید نظر به تحریک رئیس جمهور راه اندازی شد.
به تحریک او انجام شد.
او در تحریک اقدامات تروریستی دست داشت
این تحقیق به تحریک یک نماینده محلی آغاز شد.
آنها به ظن تحریک به اقدامات تروریستی دستگیر شدند.
این تحقیق به تحریک سناتور هاید (= او آن را درخواست کرد) آغاز شد.
incitement
تحریک
provocation
تشویق
encouragement
مشوق
مناقصه
incitation
تقویت
bidding
هیجان
boost
سوخت آمریکا
excitement
سوخت رسانی انگلستان
fomentation
خوب
fuelingUS
انگیزه
fuellingUK
تکانه
goad
شروع
impetus
افروختن
impulse
برانگیختن
initiation
محرک
kindling
اصرار کردن
momentum
مخمر
فعال سازی
prompting
دستور
spur
ابداع کردن
stimulant
حمایت
stimulus
نفوذ
urging
yeast
actuation
behest
devising
inception
inducement
abetment
counterincentive
ضد انگیزه
disincentive
بازدارنده
discouragement
دلسردی
hindrance
مانع
deterrent
مسدود کردن
عزم
determent
منصرف کردن
dissuasion
بازدارندگی
deterrence
بررسی
impediment
محدود کردن
جلوگیری
curb
محدودیت
obstacle
خویشتن داری - خودداری - پرهیز
prevention
سرکوب
بازداری
restraint
چشم پوشی
suppression
انسداد
inhibition
اینرسی
obviation
افسرده
obstruction
بی انگیزه
inertia
فوت کردن، دمیدن
depressant
کشیدن
demotivator
دفاع بریتانیا
دفاع آمریکا
افسار
defenceUK
حد
defenseUS
غل و زنجیر
bridle
shackle
rein
