joyful
joyful - شادی آور
adjective - صفت
UK :
US :
بسیار خوشحال است، یا احتمالاً مردم را بسیار خوشحال می کند
خیلی خوشحال
داشتن یا ایجاد شادی بزرگ
پس از پیروزی در انتخابات، اعضای حزب به طور مثبتی شاد به نظر می رسیدند.
a joyful celebration
یک جشن شاد
خیابان های شهر مملو از جمعیت شادی بود که سال نو را جشن می گرفتند.
خنده ی شادی آورد.
این یک گردهمایی شادی از همه خانواده بود.
یک ازدواج شاد / خاطره / کودکی
گفتم می روم، فقط برای اینکه او را راضی نگه دارم.
او هرگز از آنچه که دارد راضی نیست.
یک لبخند رضایت بخش
من کاملاً راضی هستم که فقط زیر آفتاب دراز بکشم.
یک بچه راضی
یک آه طولانی مدت
سه هفته پر از شادی
کریسمس چنین زمان شادی از سال است.
من در حال حاضر چیز زیادی برای احساس شادی و خوشحالی ندارم.
joyful news
خبر خوشحال کننده
همه آنها با شادی با صدای موسیقی دست زدند.
خوشحال
jolly
با نشاط
delighted
خوشحالم
شاد
merry
شادی آور
joyous
خرسند
gratified
خوشحال کننده
jubilant
بشاش
cheerful
سرخوش
elated
آفتابی
sunny
سعادتمند
blissful
روشن
جوشان
cheery
هوادار
effervescent
نسیم
jovial
حباب دار
airy
پر نشاط
breezy
بسیار خوشحال
bubbly
درخشان
ebullient
با شکوه
exuberant
پرتو زدن
overjoyed
وجد
sparkling
پوزخند زدن
sprightly
خندیدن
beaming
تابناک
ecstatic
grinning
jaunty
laughing
mirthful
radiant
غمگین
gloomy
بدبخت
miserable
ناراضی
unhappy
افسرده
dejected
ناامید
despondent
مات
forlorn
مالیخولیا
melancholy
غم انگیز
sorrowful
رنجیده شده است
woeful
دل شکسته
aggrieved
crestfallen
brokenhearted
دلسرد کردن
crestfallen
اندوهگین شد
disconsolate
اشک آور
grieved
راحت
tearful
انگلیس تضعیف شده
unsatisfied
آمریکا تضعیف شده
wretched
بد خلق
comfortless
مشکل دار
demoralisedUK
هوس انگیز
demoralizedUS
ناامید شده
moody
دلگیر
troubled
پشیمان
unpleased
somberUS
wistful
depressed
disappointed
heartsick
regretful
saddened
somberUS