self-actualization

base info - اطلاعات اولیه

self-actualization - خودشکوفایی

noun - اسم

/ˌself ˌæktʃuələˈzeɪʃn/

UK :

/ˌself ˌæktʃuəlaɪˈzeɪʃn/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [self-actualization] در گوگل
description - توضیح

  • وقتی کسی از طریق کار یا زندگی شخصی به خواسته هایش می رسد


  • تمایل یک فرد به استفاده از تمام توانایی های خود برای رسیدن به هر چیزی که ممکن است باشد. این عبارت توسط مزلو در نظریه انگیزش انسان استفاده می شود

  • Female self-actualization becomes the means to feminist revolution.


    خودشکوفایی زن وسیله ای برای انقلاب فمینیستی می شود.

  • The first is a journey toward some external goal: influence and powers a happy family salvation, or self-actualization.


    اولی سفر به سوی یک هدف بیرونی است: تأثیرگذاری و قدرت بخشیدن به یک خانواده شاد، رستگاری یا خودشکوفایی.

  • Many people seek self-actualization and fulfillment through parenthood.


    بسیاری از مردم به دنبال خودشکوفایی و تحقق خود از طریق والدین شدن هستند.

example - مثال
synonyms - مترادف
  • gratification


    رضایت

  • attainment


    حصول

  • realisationUK


    تحقق انگلستان

  • realizationUS


    تحقق ایالات متحده

  • consummation


    به کمال رساندن


  • دستاورد

  • actualization


    بالفعل شدن

  • fruition


    ثروتمند شدن

  • accomplishment


    مماشات

  • appeasement


    تکمیل

  • fulfilmentUK


    زیاده خواهی

  • fulfillmentUS


    سیری

  • completion


    آرامش

  • indulgence


    اجرا

  • satiation


    کمیسیون


  • تصویب

  • assuagement


    ارتکاب

  • execution


    پیگرد قانونی


  • خاموش کردن

  • enactment


    خاموش شدن

  • perpetration


    انجام دادن

  • prosecution


    حمل کردن

  • quenching


    خودشکوفایی

  • slaking


    خود تحقق

  • carrying out


    پیاده سازی

  • carrying through


    کارایی

  • self-fulfillment


    تخلیه

  • self-realization


  • implementation



  • discharge


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

poets

لغت پیشنهادی

walks

لغت پیشنهادی

buildings