angora

base info - اطلاعات اولیه

angora - آنگورا

noun - اسم

/æŋˈɡɔːrə/

UK :

/æŋˈɡɔːrə/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [angora] در گوگل
description - توضیح
  • a type of goat, rabbit, or cat with very long soft hair or fur


    نوعی بز، خرگوش یا گربه با موهای نرم یا خز بسیار بلند

  • wool or thread made from the fur of an angora goat or rabbit


    پشم یا نخ ساخته شده از خز بز یا خرگوش آنگورا

  • the wool or material made from the long soft hair of a type of rabbit or goat


    پشم یا ماده ای که از موهای بلند و نرم نوعی از خرگوش یا بز ساخته شده است

  • a soft wool made from the long hair of a type of goat or rabbit


    پشم نرمی که از موهای بلند نوعی بز یا خرگوش درست می شود

  • She was dressed in angora and chunky cords; new perfume.


    او لباس آنگورا و طناب های درشت پوشیده بود. عطر جدید

  • She even wears an old angora jumper under her pyjamas.


    او حتی زیر پیژامه‌اش یک آنگورا جامپر قدیمی می‌پوشد.

  • She wore a cotton frock with little daisies and forget-me-knots sprinkled all over and a fluffy, pink angora cardigan.


    او یک روپوش نخی با گل های مروارید کوچک و گره های فراموشکار که سرتاسر آن پاشیده شده بود، و یک ژاکت پشمی، صورتی و آنگورا پوشیده بود.

  • As a result commercially farmed rabbits are available both for meat and hair; the angora is an example.


    در نتیجه، خرگوش های پرورشی تجاری هم برای گوشت و هم برای مو در دسترس هستند. آنگورا یک نمونه است.

example - مثال
  • an angora sweater


    یک ژاکت آنگورا

synonyms - مترادف
  • yarn


    نخ

  • cashmere


    ترمه


  • پارچه


  • مواد

  • mohair


    موهر

  • wool


    پشم

  • fleece


    پشم گوسفند


  • مو


  • کت

  • fur


    خز


  • توده

  • pelage


    پلاژ


  • ژاکت

  • floccus


    لخته

  • worsted


    بد شد

  • merino


    مرینو

  • pelotage


    پلوتاژ

  • tweed


    توید

  • pelt


    پوست انداختن


  • پوست


  • پنهان شدن

  • fell


    سقوط

  • mane


    یال


  • چرم

  • epidermis


    اپیدرم


  • قلم مو

  • coat of wool


    کت پشمی

  • slough


    لجن کشی

  • covering


    پوشش

  • animal fur


    خز حیوانات

  • felt


    نمد

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

syllabus

لغت پیشنهادی

path

لغت پیشنهادی

consequence