annihilation
annihilation - نابودی
noun - اسم
UK :
US :
نابودی کل نسل بشر
این برزیلی تنها به 82 دقیقه زمان نیاز داشت تا نابودی حریف خود را کامل کند.
در طول جنگ سرد، تهدید نابودی هسته ای همیشه در ذهن مردم بود.
این نامزد در پای صندوق های رای نابود شد.
تخریب
devastation
ویرانی
ruin
خراب کردن
ruination
تباهی
obliteration
محو کردن
demolition
نابودی
extermination
انقراض
decimation
خرابه
desolation
هدر دادن
extinction
حذف
demolishment
ضرر - زیان
wreckage
قلع و قمع
wastage
گوشت چرخ کرده
havoc
انحلال
elimination
از بین بردن
خاموش کردن
eradication
لغو
mincemeat
ذبح
liquidation
erasure
extirpation
باطل شدن
extinguishing
قتل عام
abolition
نابودی مطلق
slaughter
پاک کردن
erasure
نابودی کامل
extinguishment
ویران کردن
nullification
massacre
utter destruction.
wiping out
wrecking
ساختمان
ساخت و ساز
erection
نعوظ
raising
بالا بردن
ایجاد
نسل
levitation
شناور شدن
preservation
حفظ
organisationUK
سازمان انگلستان
calm
آرام
organizationUS
سازمان ایالات متحده
معجزه
تعجب
بقا
پیروزی
triumph
موفقیت
سفارش
هارمونی
ببخشید
harmony
سیستم
boon
شادی
برکت
happiness
خوش شانسی
blessing
موفق باشید
