appropriated
base info - اطلاعات اولیه
appropriated - اختصاص داده شده است
N/A - N/A
əˈproʊ.pri.eɪt
UK :
əˈprəʊ.pri.eɪt
US :
family - خانواده
google image
description
-
توضیح
ماضی ساده و ماضی از مناسب
گرفتن چیزی برای استفاده خود، معمولاً بدون اجازه
گرفتن چیزی از یک فرهنگ و استفاده از آن به عنوان بخشی از فرهنگ خود
برای نگهداری مقداری پول برای استفاده برای یک هدف خاص
example
-
مثال
زمانی که مشخص شد مقداری از پول شرکت را تصاحب کرده است، کار خود را از دست داد.
با گسترش امپراتوری، آنها مشتاقانه از سبک های هنری استان های همسایه استفاده کردند.
دولت میلیون ها پوند برای این پروژه اختصاص داده است.
synonyms
-
مترادف
stolen
به سرقت رفته
filched
آلوده
misappropriated
تصاحب شده است
pinched
نیشگون گرفته
bagged
بسته بندی شده
embezzled
اختلاس کرد
hijacked
ربوده شده است
lifted
برداشته شد
purloined
پاره شده
swiped
کشیدن
poached
غیر قانونی
robbed
دزدیده شده
snatched
منحرف شده است
diverted
داغ
نگهداری می شود
kept
اخراج شد
sacked
پشت یک کامیون