apse

base info - اطلاعات اولیه

apse - اپیس

noun - اسم

/æps/

UK :

/æps/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [apse] در گوگل
description - توضیح

  • انتهای خمیده داخلی یک ساختمان، به ویژه انتهای شرقی یک کلیسا


  • منطقه ای با دیوارهای منحنی در انتهای یک ساختمان، معمولاً در انتهای شرقی کلیسا

  • It is surrounded by buildings, the houses being built on to it at the eastern apse.


    اطراف آن را ساختمان‌هایی احاطه کرده‌اند که خانه‌ها بر روی آن در قسمت شرقی ساخته شده‌اند.

  • Standing in the huge apse, covered by a baldacchino, was the monument to Peter.


    بنای یادبود پیتر در اپسیس عظیم، پوشیده از بالداکینو، ایستاده بود.

  • At the east end is a rectangular choir and later apse.


    در انتهای شرقی یک گروه کر مستطیل شکل و بعداً اپسی قرار دارد.

  • The tall apse windows give better illumination to the east end.


    پنجره های مرتفع اپیس نور بهتری به انتهای شرقی می دهد.

  • These towers were transeptal or set just behind the apses and were polygonal or circular in form.


    این برج ها به صورت عرضی یا درست در پشت اپیس ها قرار داشتند و به شکل چند ضلعی یا مدور بودند.

  • The apse mosaics have a gold background and are of early type being stiff and formal in design.


    موزاییک های اپسی دارای زمینه طلایی و از نوع اولیه بوده و از نظر طراحی سفت و رسمی هستند.

  • The western apse is of about the year 1000 and the narthex is later.


    اپسیس غربی مربوط به سال 1000 و گلدسته متأخر است.

  • Later designs further adapted the basilican plan with apses at both east and west ends and sometimes added short transepts.


    طرح‌های بعدی، پلان باسیلیکون را با اپیس‌ها در انتهای شرقی و غربی تطبیق دادند و گاهی اوقات عرضی کوتاه به آن اضافه کردند.

example - مثال
synonyms - مترادف
  • recess


    فرورفتگی

  • niche


    موقعیت مناسب، جایگاه

  • nook


    گوشه

  • alcove


    طاقچه

  • bay


    خلیج

  • cubicle


    اتاقک


  • حفره

  • cavity


    افتتاح


  • توخالی

  • hollow


    سوراخ


  • سلول


  • خراش

  • cranny


    اینگلنوک

  • inglenook


    کارل

  • carrel


    اسلات

  • slot


    اوریل

  • oriel


    عقب نشینی

  • retreat


    آمبری

  • aumbry


    exedra

  • exedra


    خیمه

  • tabernacle


    توکونوما

  • tokonoma


    کمد لباس

  • closet


    خور

  • cove


    در آغوش گرفتن

  • embrasure


    دهان


  • می رسد

  • reaches


    سوکت

  • socket


    جایی برای مخفی شدن

  • hiding place


    مکان سری


  • محفظه

  • compartment


antonyms - متضاد
  • bulge


    برآمدگی

  • camber


    کمبر

  • convexity


    تحدب

  • jut


    پرت کردن

  • projection


    طرح ریزی

  • protrusion


    بسته

  • protuberance


    ادامه

  • closure


    بد شانسی

  • continuation


    جامد

  • misfortune



لغت پیشنهادی

author

لغت پیشنهادی

authors

لغت پیشنهادی

arsehole