bogart

base info - اطلاعات اولیه

bogart - بوگارت

N/A - N/A

ˈboʊ.ɡɑːrt

UK :

ˈbəʊ.ɡɑːt

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [bogart] در گوگل
description - توضیح
  • to keep something for yourself when it was intended to be shared


    برای نگه داشتن چیزی برای خود زمانی که قرار بود به اشتراک گذاشته شود

example - مثال
  • Don't bogart the controller!


    کنترلر را غافلگیر نکنید!

synonyms - مترادف

  • گوشه


  • کنترل


  • تسلط داشتن

  • monopoliseUK


    انحصار انگلستان

  • monopolizeUS


    انحصار ایالات متحده

  • hog


    گراز


  • نگاه داشتن


  • به عهده گرفتن

  • keep to oneself


    در خود ریختن

  • be greedy


    حریص باشد

  • gobble up


    قورت دادن


  • آویزان کردن


  • همه را بگیر

  • have all to oneself


    همه را برای خود داشته باشد

  • take the lion's share of


    سهم شیر از


  • از خودت پذیرایی کن

  • engross


    غرق شدن


  • ورزش


  • استخدام کردن

  • copyright


    کپی رایت

  • use


    استفاده کنید

  • suck up


    مکیدن

  • own


    خود


  • جذب


  • نگه دارید


  • کنترل ورزش


  • خودت نگه دار

  • restrain


    مهار کردن

  • exclude


    حذف کنند

  • utiliseUK


    UtiliseUK


  • قفل کردن

antonyms - متضاد
  • calm


    آرام


  • راحتی

  • embolden


    جسور کردن


  • تشويق كردن

  • gladden


    خوشحال

  • hearten


    جرأت دادن


  • کمک

  • incite


    تحریک کردن

  • inspirit


    الهام بخش


  • لطفا

  • soothe


    آرام کردن

لغت پیشنهادی

forsee

لغت پیشنهادی

entering

لغت پیشنهادی

parentheses