inadequacies
inadequacies - نارسایی ها
N/A - N/A
UK :
US :
رشد اقتصادی به دلیل نارسایی سیستم حمل و نقل عمومی مانع می شود.
ناکافی بودن بودجه ممکن است مشکلاتی را ایجاد کند.
وقتی با او هستم همیشه از احساس بی کفایتی رنج می برم.
shortages
کمبودها
deficiencies
کسری ها
deficits
نارسایی ها
dearths
کمبود دارد
insufficiencies
ناچیزها
scarcities
کمیاب بودن
lacks
می خواهد
scantinesses
کرانچ ها
paucities
خشکسالی ها
scarceness
قحطی ها
wants
لکون ها
crunches
نیشگون گرفتن
droughts
فقرها
famines
پراکندگی ها
inadequatenesses
خشکی ها
lacunas
غریبه ها
pinches
دلتنگی
poverties
شکست ها
shortfalls
محدودیت
sparsenesses
محدود بودن
drouths
اندک بودن
exiguities
کم خوری
exiguousness
meagrenesses
failures
limitedness
meagernesses
paltrinesses
restrictedness
scantness
skimpiness
skills
مهارت ها
abilities
توانایی ها
talents
استعدادها
expertise
تجربه و تخصص
prowess
توانمندی
competence
صلاحیت
dexterity
مهارت
هدیه
proficiency
باهوش
savvy
صلاحیت - استعداد - شایستگی
aptitude
ظرفیت
فرمان
دانش
deftness
تسلط
know-how
عصبی
mastery
پتانسیل
nous
زرنگی
قابلیت
savviness
فضیلت
skilfulness
خم شده
کالیبر آمریکا
virtuosity
کالیبرUK
adroitness
ریز ریز کردن
bent
شایستگی
caliberUS
اثربخشی
calibreUK
تخصص
chops
competency
effectiveness
expertness
knack
