prepaid
prepaid - پیش پرداخت شده
adjective - صفت
UK :
US :
اگر چیزی از پیش پرداخت شده باشد، قبل از نیاز یا استفاده پرداخت می شود
مبالغ پیش پرداخت، پرداختی برای چیزهایی است که هنوز دریافت نکرده اید
یک وام پیش پرداخت قبل از زمان عادی به وام دهنده بازپرداخت می شود
نامههای پیشپرداخت، پاکت و غیره از جمله مواردی است که فرستنده مجبور نیست از مهر استفاده کند
prepaid insurance contracts are to pay for services that may be needed by the insured person in the future
قراردادهای بیمه پیش پرداخت برای پرداخت خدماتی است که ممکن است در آینده مورد نیاز شخص بیمه شده باشد
paid for earlier
زودتر پرداخت شده است
اگر یک محصول یا خدمات از پیش پرداخت شده باشد، قبلاً هزینه آن پرداخت شده است
Service is to be effected by posting the process or document in a prepaid registered envelope, or by personal delivery.
خدمات باید با ارسال فرآیند یا سند در پاکت ثبت شده از پیش پرداخت شده یا با تحویل شخصی انجام شود.
یک تلفن همراه اعتباری
یک پاکت پیش پرداخت ضمیمه شده است (= بنابراین شما مجبور نیستید هزینه ارسال نامه را بپردازید).
بلیط ورودی 20 دلار پیش پرداخت، 25 دلار در درب ورودی است.
هر آگهی شش بار اجرا می شود و 350 دلار پیش پرداخت است.
اگر فردی هستید که به ندرت تماس های راه دور برقرار می کنید، از کارت تلفن پیش پرداخت استفاده کنید.
یک طرح از پیش پرداخت شده شامل مالیات، هزینه ها و هزینه های اضافی و همچنین دقیقه است.
forepayed
پیش پرداخت شده است
prepayed
پیش پرداخت شده
overdue
عقب افتاده
owed
بدهکار است
owing
مدیون
سررسید گذشته
payable
قابل پرداخت
receivable
قابل دریافت
undischarged
تخلیه نشده
unpaid
پرداخت نشده
unresolved
حل نشده
delinquent
متخلف
outstanding
برجسته
ناشی از
unsettled
بی قرار
mature
بالغ
scheduled
برنامه ریزی شده است
expected
انتظار می رود
chargeable
قابل شارژ
collectible
کلکسیونی
unliquidated
غیر قابل انحلال
باقی مانده است
obligatory
واجب
unsatisfied
ناراضی
in arrears
معوقه
در قرمز
پرداخت می شود
not discharged
مرخص نشده است
