ruckus
ruckus - سر و صدا
noun - اسم
UK :
US :
یک بحث پر سر و صدا یا موقعیت گیج کننده
موقعیت یا بحث پر سر و صدا
عبدالرئوف هرگز قصد ایجاد غوغا را نداشت.
آنها با هم ضبط و گشت و گذار کردند و غوغا کردند و همچنین در مورد خشونت علیه زنان آگاهی دادند.
They recorded and toured together raising a ruckus as well as awareness about violence toward women.
از پاییز چنین صدایی نشنیده بودم.
بنابراین، کل غوغای پارک آرموری هرگز نباید در سال 1996 اتفاق می افتاد.
متن میگوید رهگذران از این همهمه عصبانی بودند و فکر میکردند که ولگردی در شرب در راه است.
با شنیدن صدای غرش از بیرون درب ورودی از خواب بیدار شد.
brawl
نزاع
fracas
شکستگی ها
ردیف
fray
غوغا
melee
دانی بروک
donnybrook
دور زدن
affray
کبابی
broil
پارگی
ruction
رایگان برای همه
free-for-all
خشن و خشن
rough-and-tumble
مبارزه کردن
برخورد
clash
کشمکش
tussle
باطله
scrap
درگیری
scuffle
نبرد
شورش
riot
تکان خوردن
skirmish
گرد و غبار کردن
dust-up
دمپوس
scrimmage
غرش
rumpus
تقلا
rumble
باگاره
تنظیم به
bagarre
بیفو
set-to
پانچ کردن
biffo
هیاهو
punch-up
براق
commotion
تعارض
shindy
calm
آرام
harmony
هماهنگی
سفارش
صلح
ساکت
توافق
calmness
آرامش
tranquillityUK
آرامش انگلستان
tranquilityUS
آرامش ایالات متحده
سکوت
happiness
شادی
stillness
سکون
peacefulness
سازمان ایالات متحده
organizationUS
سازمان انگلستان
organisationUK
ساکت کردن
hush
آتش بس
truce
آرام گرفتن
serenity
باقی مانده
quietude
سیستم
repose
لذت
خونسردی
رضایت
تسلیم شدن
quietness
سهولت
composure
عدم فعالیت
contentedness
surrender
lull
inactivity
restfulness