agnosticism
agnosticism - آگنوستیک
noun - اسم
UK :
US :
According to census figures, men significantly outnumber women in claiming agnosticism.
بر اساس ارقام سرشماری، تعداد مردان در ادعای آگنوسیستیسیسم به میزان قابل توجهی از زنان بیشتر است.
My agnosticism is easily explainable: I can't prove that God exists, and I can't prove that God does not exist.
آگنوستیک من به راحتی قابل توضیح است: من نمی توانم اثبات کنم که خدا وجود دارد و نمی توانم ثابت کنم که خدا وجود ندارد.
They fear that the president's agnosticism about HIV will hamper his country's efforts to fight the epidemic.
آنها می ترسند که نادانی رئیس جمهور در مورد اچ آی وی تلاش های کشورش برای مبارزه با این همه گیری را مختل کند.
آیا واقعاً به اندازه کافی شک و تردید در مورد گرمایش جهانی برای توجیه ادم گرایی وجود دارد؟
شک
mistrust
بی اعتمادی
distrust
دوبیتی
dubiety
عدم قطعیت
uncertainty
رزرو
بی اعتقادی
nonbelief
شکاکیت انگلستان
scepticismUK
شک ایالات متحده
skepticismUS
مخالفت
dissent
سوء ظن
suspicion
بدبین
misgiving
عدم اطمینان
incertitude
دلهره
apprehension
پرس و جو
query
ناباوری
disbelief
سوءظن
misdoubt
تردید
dubitation
بدبینی
hesitation
سوال کردن
mistrustfulness
بلاتکلیفی
distrustfulness
مشکوک بودن
incredulity
سستی
cynicism
بی ایمانی
questioning
بی میلی
indecision
عدم اعتماد به نفس
dubiousness
دلتنگی
leeriness
faithlessness
reluctance
qualm
certainty
یقین - اطمینان - قطعیت
assurance
اطمینان
اعتماد
certitude
اعتماد به نفس
تضمینی
sureness
محکومیت
surety
باور