allergic
allergic - حساسیتی
adjective - صفت
UK :
US :
having an allergy
داشتن آلرژی
caused by an allergy
ناشی از آلرژی
having an allergy
بیزاری شدید از چیزی
caused by an allergy
من او را سه هفته دیگر در اتاق خوابم نگه داشتم تا مامان واکنش آلرژیک نداشته باشد.
این حاوی آلاینده های شیمیایی کمتری است که افراد مبتلا به آسم اغلب به آن آلرژی دارند و بنابراین به جلوگیری از حملات آسم کمک می کند.
ممکن است خز روی پتو و روتختی برایتان مهم نباشد، اما مهمان بعدی ممکن است به حیوانات حساسیت داشته باشد.
It contains fewer chemical pollutants, which asthmatics are often allergic to and so helps to prevent asthma attacks.
افرادی که به تخم مرغ حساسیت دارند احتمالاً به تخم مرغ کوبنده حساسیت دارند زیرا حاوی سفیده تخم مرغ هستند.
جانیس باورز، گیاه شناس و نویسنده، به من می گوید که ممکن است به کپک آلرژی داشته باشم.
People who are allergic to eggs will probably be allergic to Egg Beaters since they contain egg white.
حتی ممکن است به آفتاب حساسیت داشته باشید.
I like cats but unfortunately I'm allergic to them.
من گربه ها را دوست دارم اما متاسفانه به آنها حساسیت دارم.
an allergic reaction/rash
یک واکنش آلرژیک / بثورات پوستی
می دیدی که به کارهای خانه حساسیت داشت.
I'm allergic to cats.
من به گربه ها حساسیت دارم
an allergic reaction
یک واکنش آلرژیک
پدرم به موسیقی پاپ حساسیت دارد.