anaemic
anaemic - کم خونی
adjective - صفت
UK :
US :
suffering from anaemia
مبتلا به کم خونی
ضعیف و غیر جالب به نظر می رسد
suffering from anaemia
بدون هیچ انرژی و تلاش
در عرض چند دقیقه ثابت شد که کودک کم خون است.
یک سوم جمعیت از نظر بالینی کم خون هستند و 80 درصد کودکان زیر 5 سال از سوء تغذیه رنج می برند.
One third of the population is clinically anaemic and 80% of children under 5 years of age suffer from malnutrition.
در مقایسه، رویکرد به ظاهر ایمن، کم خون و سطحی است - واقعاً مردمک ها را درگیر نمی کند.
By comparison the seemingly safe approach is anaemic and superficial - it does not really engage pupils.
ممکن است برای تکمیل اثر داروی مشخص شده در چنین افراد کم خون یا سوء تغذیه استفاده شود.
It may be used to supplement the action of the indicated remedy in such anaemic or malnourished people.
در بیماران کم خون معمولاً بدون علامت است.
رنگ پریده
bloodless
بی خون
colorlessUS
بی رنگ آمریکا
colourlessUK
بی رنگ انگلستان
pallid
آنها
wan
خاکستر
ashen
مریض
sickly
سفید
سفید گچی
chalk-white
گچی
chalky
کدر
dull
ضعیف
feeble
خاکستری ایالات متحده
grayUS
greyUK
greyUK
زرد شده
jaundiced
شیری
milky
خمیری
pasty
صورت خمیری
pasty-faced
واکس زدن
waxen
تخلیه شده
کشیده شده
drained
شبح وار
drawn
اوج
ghostly
گوسفند
peaky
شیره شده
sallow
به ظاهر خسته
sapped
صورت آب پنیر
tired-looking
سفید شده
whey-faced
مرگ مانند
bleached
deathlike
ruddy
سرخ رنگ
blooming
شکوفه دادن
florid
گلدار
full-blooded
پر خون
glowing
درخشان
hearty
دلچسب
radiant
تابناک
rosy
گلگون
rosy-cheeked
گونه گلگون
rubicund
روبیوند
sanguine
سانگوئن
قرمز
flushed
برافروخته شد
flush
فلاش
reddish
مایل به قرمز
rubescent
سرخدار
coloredUS
رنگارنگ آمریکا
colouredUK
رنگارنگ انگلستان
سالم
blushing
خجالت زدگی
healthy-looking
ظاهر سالم
colorfulUS
روشن
colourfulUK
تازه
قوی
فروزان
گل رز
erubescent
رنگ صورتی
roseate
صورتی
تاریک
pinkish