annotated
annotated - حاشیه نویسی شده است
adjective - صفت
UK :
US :
ماضی ساده و ماضی از حاشیه نویسی کنید
برای افزودن یک توضیح یا نظر کوتاه به یک متن یا تصویر
to add a description or piece of information to data for example a label saying whether a word is a noun, a verb, etc.
برای افزودن یک توصیف یا بخشی از اطلاعات به داده ها، به عنوان مثال برچسبی که می گوید آیا یک کلمه یک اسم، یک فعل و غیره است.
an annotated edition
یک نسخه مشروح
Annotated editions of Shakespeare's plays help readers to understand old words.
نسخه های حاشیه نویسی نمایشنامه های شکسپیر به خوانندگان کمک می کند تا کلمات قدیمی را درک کنند.
an annotated bibliography/manuscript/edition
کتابشناسی/دستنوشته/نسخه مشروح
نوه دختری او خاطرات دوران جنگ او را با زحمت رونویسی و حاشیه نویسی کرده است.
دانشآموزان عکسهای خود را حاشیهنویسی میکنند و میگویند چرا مرتبط هستند.
پس از جمعآوری مجموعه، آن را حاشیهنویسی کردیم.
داده های متنی یا عددی را می توان در پایگاه های داده کپی کرد، حاشیه نویسی کرد و به داده های دیگر پیوند داد.
marked
مشخص شده است
glossed
براق شده
marked up
علامت گذاری شده است
confused
سردرگم
mystified
رازآلود
obscured
پنهان شده است