backstroke

base info - اطلاعات اولیه

backstroke - کرال پشت

noun - اسم

/ˈbækstrəʊk/

UK :

/ˈbækstrəʊk/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [backstroke] در گوگل
description - توضیح
  • a way of swimming on your back by moving first one arm then the other backwards while kicking your feet


    روشی برای شنا کردن به پشت با حرکت دادن اول یک بازو سپس دست دیگر به عقب در حالی که پاهای خود را لگد می زنید.


  • روشی برای شنا که در آن به پشت دراز بکشید و یک دست و سپس دست دیگر را مستقیماً پشت سر خود حرکت دهید به طوری که از کناره های سر شما عبور کنند، در حالی که با پاهایتان لگد می زنید.

  • a way of swimming while lying on your back


    روشی برای شنا در حالی که به پشت دراز کشیده اید

  • Rouse owned the 100 backstroke, owned the world record.


    روس صاحب 100 کرال پشت، صاحب رکورد جهانی شد.

  • A similar best ever 2.57.68 saw Jonathan Sayer fourth in the 200 backstroke.


    مشابه بهترین 2.57.68، جاناتان سایر در 200 کرال پشت چهارم شد.

  • She made the Olympic team last week then finished second in the 200 backstroke on Monday.


    او هفته گذشته به تیم المپیک راه یافت، سپس در 200 کرال پشت در روز دوشنبه دوم شد.

  • Susan is in nine events 100m and 200m backstroke, breaststroke, butterfly, freestyle and 200m individual medley.


    سوزان در 9 ماده 100 متر و 200 متر کرال پشت، کرال سینه، پروانه، آزاد و 200 متر مختلط انفرادی حضور دارد.

  • That would be Counsilman, who plans to swim the 50 backstroke and 50 freestyle.


    این کانسیلمن است که قصد دارد 50 شنای کرال پشت و 50 سبک آزاد را شنا کند.

  • Then I slipped over and did a leisurely backstroke back up the pool.


    سپس سر خوردم و آرام پشت استخر حرکت کردم.

  • Martin won the 13 years 100 metre backstroke by one hundredth of a second.


    مارتین در 13 سال 100 متر کرال پشت با یک صدم ثانیه برنده شد.

  • In the water he started out on a fast crawl, then switched to a slower backstroke.


    او در آب شروع به خزیدن سریع کرد، سپس به کرال پشت کندتر روی آورد.

example - مثال
  • Can you do (the) backstroke?


    آیا می توانید (() کرال پشت را انجام دهید؟

  • He won the 100 metres backstroke (= the race).


    او در 100 متر کرال پشت (= مسابقه) پیروز شد.

  • Can you do backstroke?


    آیا می توانید کرال پشت انجام دهید؟

  • She was a bronze medalist in the 200-meter backstroke at the 2000 Sydney Games.


    او برنده مدال برنز دوی 200 متر کرال پشت در بازی‌های سال 2000 سیدنی بود.

synonyms - مترادف
  • back crawl


    خزیدن پشت

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

wraps

لغت پیشنهادی

euphoric

لغت پیشنهادی

curtail