swimming

base info - اطلاعات اولیه

swimming - شنا كردن

noun - اسم

/ˈswɪmɪŋ/

UK :

/ˈswɪmɪŋ/

US :

family - خانواده
swim
شنا کردن
swimmer
شناگر
swimmingly
---
google image
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [swimming] در گوگل
description - توضیح
  • the sport of moving yourself through water using your arms and legs


    ورزش حرکت دادن خود در آب با استفاده از بازوها و پاها

  • the activity or sport of swimming


    فعالیت یا ورزش شنا

  • Having looked around he also realised just how far his reluctant running and swimming had taken him upstream.


    با نگاهی به اطراف، متوجه شد که دویدن و شنا کردن بی‌میلش تا چه حد او را به سمت بالا برده است.

  • Walking, running and swimming are the best exercises you can do if you are using yourself in the correct way.


    پیاده‌روی، دویدن و شنا بهترین تمرین‌هایی هستند که می‌توانید در صورت استفاده صحیح از خودتان انجام دهید.

  • The most luxurious have bars, swimming pools and air-conditioned cabins.


    مجلل ترین ها دارای بار، استخر و کابین های مجهز به تهویه مطبوع هستند.

  • It is also ideal for swimming, and the gentle gradient of its shores makes it safe for children.


    همچنین برای شنا ایده آل است و شیب ملایم سواحل آن آن را برای کودکان ایمن می کند.

  • Local Activities: walks, golf swimming pool.


    فعالیت های محلی: پیاده روی، گلف، استخر.

  • I lay there my eyes and head swimming through the last forty years until sleep finally bailed me out.


    آنجا دراز کشیدم، چشم و سرم در طول چهل سال گذشته شنا می‌کردم تا اینکه بالاخره خواب مرا نجات داد.

  • I've been involved in swimming since I was six.


    من از شش سالگی درگیر شنا بودم.

  • Are you likely to find the most copious quantities of conditioning in the swimming pool?


    آیا احتمالاً بیشترین مقدار تهویه هوا را در استخر پیدا خواهید کرد؟

  • Went swimming - temp 73 degrees!


    شنا کرد - دمای 73 درجه!

example - مثال
  • Swimming is a good form of exercise.


    شنا یک نوع ورزش خوب است.

  • The doctor recommended swimming as the best all-round exercise.


    پزشک شنا را به عنوان بهترین ورزش همه جانبه توصیه کرد.

  • a swimming instructor/lesson


    یک مربی/درس شنا

synonyms - مترادف
  • aquatics


    آبزیان

  • bathing


    حمام کردن

  • floating


    شناور

  • natation


    ملت

  • supernatation


    مافوق

  • transnatation


    انتقال

antonyms - متضاد

  • آگاه


  • روشن


  • سنگین


  • درك كردن

  • clearheaded


    سر روشن

  • unshaky


    متزلزل

  • clear-thinking


    روشن اندیشی

  • unconfused


    گیج نشده


  • ثابت


  • هوشمندانه

لغت پیشنهادی

spew

لغت پیشنهادی

coupe

لغت پیشنهادی

presidential