bends

base info - اطلاعات اولیه

bends - خم می شود

N/A - N/A

https://dictionary.cambridge.orgN/A

UK :

https://dictionary.cambridge.orgN/A

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bends] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • On the way up divers stop at various depths in order to prevent the bends.


    در مسیر بالا، غواصان در اعماق مختلف توقف می کنند تا از خم شدن جلوگیری کنند.

  • Many of the men who dive here for a living suffer from the bends.


    بسیاری از مردانی که برای امرار معاش در اینجا غواصی می کنند از پیچ و خم ها رنج می برند.

  • I had worked as a diver for over a decade before I got the bends.


    من بیش از یک دهه به عنوان غواص کار کرده بودم، قبل از اینکه به خم شوم.

  • The bends affect the nerve endings very badly.


    خمیدگی ها به شدت بر انتهای عصب تاثیر می گذارد.

  • The bends, caused by decompressing too fast can be fatal.


    خمیدگی های ناشی از برداشتن فشار خیلی سریع می تواند کشنده باشد.

synonyms - مترادف
  • curves


    منحنی ها

  • flexes


    خم می شود

  • warps


    می پیچد

  • contorts


    پیچیدگی ها

  • curls


    فر

  • twists


    پیچ و تاب

  • arcs


    قوس ها

  • bows


    تعظیم می کند

  • arches


    کویل ها

  • coils


    تغییر شکل می دهد

  • deforms


    قلاب ها

  • hooks


    کلاهبرداران

  • crooks


    تحریف می کند

  • distorts


    سگک ها

  • buckles


    زاویه

  • angles


    منحرف می کند

  • deflects


    منحنی می کند

  • incurvates


    عطف می کند

  • inflects


    چین دار

  • crimps


    چروک می شود

  • crinkles


    حلقه ها

  • loops


    کج می کند

  • makes crooked


    منحنی می سازد

  • makes curved


    پیچ خوردگی ها

  • kinks


    بدشکل ها

  • misshapes


    شکنجه ها

  • tortures


    پیچ ها

  • screws


    squinches

  • squinches


    چرخش

  • turns


    غرغر می کند

  • gnarls


antonyms - متضاد
  • straightens


    راست می کند

  • beautifies


    زیبا می کند

  • rises


    بالا می رود

لغت پیشنهادی

bowel

لغت پیشنهادی

robbers

لغت پیشنهادی

refreshes