appetizing
appetizing - اشتها آور
adjective - صفت
UK :
US :
غذایی که اشتها آور است بوی یا ظاهر بسیار خوبی دارد و شما را به خوردن آن وادار می کند
غذا یا بوهای اشتها آور شما را به خوردن میل می کند
جالب یا جذاب، به ویژه زیرا فکر می کنید خوردن آن خوب خواهد بود
اکنون می توان غذاهای اشتهاآور و ارزان قیمتی تولید کرد که این مشکلات را برطرف کند.
سوپ خیلی اشتها آور به نظر نمی رسید اما طعمش خوشمزه بود.
Even the paper boat began to seem appetizing, glistening in his mind with left-over condiment and grease.
حتی قایق کاغذی هم اشتها آور به نظر می رسید و در ذهنش با چاشنی و چربی باقی مانده می درخشید.
یک بیمارستان معمولی غذاهایی ارائه می دهد که نه اشتهاآور هستند و نه مغذی.
یک بیمارستان معمولی غذاهایی سرو می کند که نه اشتهاآور است و نه مغذی.
The broadcasts themselves are often regarded by voters as the least appetizing part of election campaigns.
رای دهندگان اغلب خود این برنامه ها را کم اشتها آورترین بخش مبارزات انتخاباتی می دانند.
صورتی اشتها آور نشد.
بوی اشتها آور سیب های پخته شده خانه را پر کرده بود.
عطر اشتها آور بیکن تند
غذاهایی که او می پخت همیشه مقوی بودند اما هرگز اشتها آور نبودند.
بوی اشتها آور از آشپزخانه
an appetizing dessert
یک دسر اشتها آور
delicious
خوشمزه - لذیذ
succulent
آبدار
tasty
خوش طعم
palatable
دعوت کردن
inviting
وسوسه انگیز
scrumptious
دلپذیر
tempting
دندان گیر
delectable
لذیذ
luscious
savouryUK
toothsome
کهربایی
yummy
سرسبز
savouryUK
آب دهان
ambrosial
جذاب
lush
انتخاب
mouthwatering
خوشمزه
mouth-watering
flavorsomeUS
appealing
طعم دار انگلستان
بیشتر دوست داشتنی
dainty
savoryUS
delish
اسکرام
flavorful
با سلیقه
flavorsomeUS
دندانه دار
flavoursomeUK
یام - یام
moreish
آمبروسین
savoryUS
yummo
scrummy
tasteful
toothy
yum-yum
ambrosian
yummo
distasteful
ناپسند
unappetizing
غیر اشتها آور
unpalatable
ناخوشایند
تخت
flavorlessUS
بدون طعم ایالات متحده
insipid
بی مزه
stale
کهنه
tasteless
ناخوشایند ایالات متحده
unsavoryUS
حال بهمزن
yucky
یوکی
yukky
ملایم
bland
حالت تهوع آور
nauseating
بی قرار
off-putting
ناخوشایند انگلستان
unsavouryUK
نامطلوب
disagreeable
افسون کننده
disenchanting
چندش آور
disgusting
ناگوار
horrible
توهین آمیز
دافعه
repulsive
شورش
revolting
دافع
unpleasant
ناپاک
repellent
بیمار کننده
foul
ناخالص
sickening
زننده
gross
نفرت انگیز
nasty
ناراحت کننده - شدیدا ناخوشایند
odious
حالت تهوع
obnoxious
nauseous