basil

base info - اطلاعات اولیه

basil - ریحان

noun - اسم

/ˈbeɪzl/

UK :

/ˈbæzl/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [basil] در گوگل
description - توضیح
  • a strong-smelling and strong-tasting herb used in cooking


    گیاهی با بو و مزه قوی که در آشپزی استفاده می شود

  • a herb with a sweet smell that is used to add flavour in cooking


    گیاهی با بوی شیرین که برای طعم دادن در آشپزی استفاده می شود

  • an herb with a strong smell that is used to flavor foods in cooking


    گیاهی با بوی تند که برای طعم دادن به غذاها در آشپزی استفاده می شود

  • Stir in parsley and basil just before serving.


    قبل از سرو، جعفری و ریحان را با آن مخلوط کنید.

  • We have also had great success with grapevine cuttings and herb sprigs, such as basil and thyme.


    ما همچنین با قلمه های انگور و شاخه های گیاهی مانند ریحان و آویشن موفقیت زیادی داشته ایم.

  • Combine basil, garlic rice vinegar, olive oil water salt and Sichuan pepper to taste.


    ریحان، سیر، سرکه برنج، روغن زیتون، آب، نمک و فلفل سیچوان را با هم ترکیب کنید تا مزه دار شود.

  • We also like to use large bunches of basil and other fresh herbs, which impart a unique flavor of their own.


    ما همچنین دوست داریم از دسته های بزرگ ریحان و سایر گیاهان تازه استفاده کنیم که طعم منحصر به فردی را به خود می دهند.

  • When smooth add the basil and pepper to taste.


    وقتی یکدست شد ریحان و فلفل را اضافه کنید تا مزه دار شود.

  • Why do you put the basil on first?


    چرا ابتدا ریحان را می گذارید؟

example - مثال
synonyms - مترادف
  • basilicum


    باسیلیکوم

  • Saint-Joseph's-wort


    خار مریم سنت ژوزف

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

races

لغت پیشنهادی

fault

لغت پیشنهادی

discouraged