Biro
Biro - بیرو
N/A - N/A
UK :
US :
یک خودکار با یک توپ کوچک در انتهای آن که جوهر را روی کاغذ قرار می دهد
نام تجاری برای یک نوع قلم توپی
ویول یک دفترچه و یک بیرو بیرون آورد.
انگشتانش در حالی که با بیرو کمانچه می زد، آغشته به تنباکو بود.
هر بار که بیروش را بیرون آورد شروع به کوبیدن به سقف کند؟
I move again and try to write some notes, but it is cold enough to freeze the ballpoint off my biro.
دوباره حرکت میکنم و سعی میکنم یادداشتهایی بنویسم، اما آنقدر سرد است که توپ را از روی بیروم منجمد کنم.
سام کوزهی بیروسهایش را روی میزش کوبید، آنها را جمع کرد و دفترچهاش را انداخت.
یک بیرو قرمز و یک کیسه شفاف برای نقشه خود بیاورید.
من به سختی می توانم این بیرو را نگه دارم.
A forty quid software voucher awaits the sender of the best letter - so whip out yer biros and get scribbling!
یک کوپن نرم افزاری چهل دلاری در انتظار فرستنده بهترین نامه است - پس yer biros را شلاق بزنید و خط نویسی کنید!
ballpoint
نقطه توپ
pen
خودکار
rollerball
رولربال
ballpoint pen
قلم توپی
ball pen
قلم توپ
ballpen
توپ توپ
