bollix
bollix - بولیکس
N/A - N/A
UK :
US :
دیالوگ ها دست و پا چلفتی هستند، اما به اندازه ای نیستند که نقطه بزرگتر صحنه را برجسته کنند.
به نظر می رسد که آنها تحقیقات را تقویت کرده اند.
من هیچ کدام از آن بولیک ها را باور نمی کنم.
sabotage
خرابکاری
از بین رفتن
cripple
فلج کردن
disrupt
مختل کردن
wreck
خراب کردن
خسارت
hamper
مانع
hinder
مانع شود
interrupt
قطع کردن
ruin
از بین بردن
spoil
درهم کوبیدن
smash
خاتمه دادن
terminate
خنثی کردن
thwart
تضعیف کردن
undermine
حمله کنند
زنگ تفريح
تخریب
demolish
ریشه کن کردن
eradicate
باطل کردن
nullify
واژگون کردن
subvert
ارسال
dispatch
خدشه دار کردن
impair
میخچه
stymie
خط تیره
dash
فویل
foil
ناتوان کردن
incapacitate
لغو
quash
ویران کردن
ravage
devastate
کمک
abet
شریک
کمک کند
facilitate
تسهیل کردن
foster
پرورش دادن، پروردن
حمایت کردن
سرعت بخشیدن
accelerate
تشويق كردن
پیش رفتن
غنی سازی
enrich
با سنگ تیز کردن
hone
پالودن
refine
پیشرفت
شکوفا شدن
flourish
تکامل یابد
به علاوه
further
تقویت کردن
بهبود بخشد
ameliorate
مستحکم کردن
fortify
رونق
prosper
رشد
بهبود بخشید
meliorate
بسط دادن
فشار دادن
ساختن
بالغ
mature
تحریک
spur
حفظ کنند
تسریع
expedite
عجله کن
hasten