avowal

base info - اطلاعات اولیه

avowal - اقرار

noun - اسم

/əˈvaʊəl/

UK :

/əˈvaʊəl/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [avowal] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • an avowal of love


    قول عشق

  • They were imprisoned for their avowal of anti-government beliefs.


    آنها به دلیل انکار عقاید ضد حکومتی به زندان افتادند.

  • Her public avowals to reduce crime have yet to be put into effect.


    اظهارات عمومی او برای کاهش جرم و جنایت هنوز اجرایی نشده است.

synonyms - مترادف
  • assertion


    ادعا

  • declaration


    اعلام


  • حرفه

  • affirmation


    تایید

  • allegation


    بیانیه

  • asseveration


    وثیقه


  • مطالبه

  • avouchment


    اصرار


  • نگهداری

  • insistence


    سوگند - دشنام


  • اعتراض

  • oath


    به رسمیت شناختن

  • protestation


    پرهیزگاری


  • اعلامیه

  • averment


    معدل

  • proclamation


    تائیدیه

  • announcement


    شهادت

  • averral


    تصدیق

  • confirmation


    اطمینان


  • سوگند - تعهد

  • attestation


    نذر

  • assurance


    کلمه

  • pledge


    وعده

  • vow


    ضمانت


  • میثاق


  • تعهد


  • توافق

  • covenant



  • pronouncement



antonyms - متضاد
  • disavowal


    انکار

  • denial


    راز


  • ساکت


  • سکوت


  • تبرئه

  • exculpation


    دعوت

  • avocation


    سرگرمی


  • سرگرم کننده

  • fun


    فرار

  • hobby


    طرد شدن

  • desertion


  • rejection


لغت پیشنهادی

cor

لغت پیشنهادی

dropping

لغت پیشنهادی

cram