enshrined
enshrined - گنجانده شده است
N/A - N/A
UK :
US :
نگه داشتن یا نگه داشتن چیزی مثل اینکه در مکانی مقدس است
اگر حق سیاسی یا اجتماعی در چیزی گنجانده شده باشد، با درج شدن در آن محفوظ است
قرار دادن یا نگهداری در مکانی که بسیار مورد تحسین و احترام است
خاطرات زیادی در این آلبوم عکس ثبت شده است.
Her father plans to build an altar at her grave enshrining the dress and shoes she wore that July day.
پدرش قصد دارد بر سر قبر او محراب بسازد و لباس و کفشی را که او در آن روز ژوئیه پوشیده بود در آن گنجانده باشد.
حق آزادی بیان در قانون/قانون اساسی تصریح شده است.
تنها هشت نفر دوم در تالار مشاهیر بیسبال گنجانده شده اند.
این اصل در قانون اساسی آمده است.
exalted
سرافراز
dignified
بلند مرتبه
ennobled
نجیب شده
elevated
مرتفع
glorified
تجلیل شد
aggrandized
بزرگ شده
magnified
خدایی شده
deified
کانونیزه شد
canonisedUK
US canonized
canonizedUS
بر تخت نشست
enthroned
enskied
enskied
enskyed
enskyed
ابهام کرد
apotheosized
مقدس
hallowed
idolizedUK
idolisedUK
idolizedUS
idolizedUS
مقدس شده
sanctified
برکت دادن
blest
مبارک
blessed
اختصاصی
dedicated
مورد احترام
revered
HonouredUK
honouredUK
متمایز
distinguished
مطرح کرد
raised
افزایش یافته است
enhanced
honoredUS
honoredUS
ارتقا یافته است
upgraded
تمایز را به
added distinction to
افتخار بخشید
bestowed honour on
رفیع ساخته شده
made lofty
deconsecrated
تقدس زدایی کرد
desacralized
تقدیس نشده
unconsecrated
نامقدس
unhallowed
نفرین شده
cursed
هتک حرمت کرد
desecrated
بی دین
irreligious
ناسزا
profane
غیر معنوی
unholy
قرار دادن
unsacred
سکولار
unsanctified
دنیوی
nonspiritual
زمانی
آسیب پذیر
secular
محافظت نشده
worldly
بی خدا
temporal
باز کن
unprotected
ungodly