basilica

base info - اطلاعات اولیه

basilica - بازیلیکا

noun - اسم

/bəˈzɪlɪkə/

UK :

/bəˈzɪlɪkə/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [basilica] در گوگل
description - توضیح

  • کلیسایی به شکل یک اتاق بلند با انتهای گرد

  • a public building in ancient Rome that was round at one end and had two rows of columns supporting the roof or a large church with a similar design


    یک ساختمان عمومی در روم باستان که در یک انتها گرد بود و دارای دو ردیف ستون پشت بام بود، یا یک کلیسای بزرگ با طرحی مشابه.

  • The plan is that of a cross-domed basilica with nave, aisles, eastern apse and western atrium.


    پلان کلیسای گنبدی متقاطع با شبستان، راهروها، اپید شرقی و دهلیز غربی است.

  • Mass was celebrated in the basilicas of San Francesco and Santa Chiara.


    مراسم عشای ربانی در کلیساهای سان فرانچسکو و سانتا کیارا برگزار شد.

  • I try to picture the basilica and the beautiful little medieval town of Assisi, tucked into the side of Mount Subasio.


    من سعی می‌کنم کلیسا و شهر کوچک قرون وسطایی آسیسی را به تصویر بکشم که در کنار کوه سوباسیو قرار گرفته است.

  • Though still standing the basilica itself has sustained terrible damage.


    اگرچه این کلیسا همچنان پابرجاست، اما خود آسیب های وحشتناکی را متحمل شده است.

  • The basilica beside the columns is very ancient one of the oldest in the city founded in the fourth-century.


    کلیسای کنار ستون‌ها بسیار باستانی است، یکی از قدیمی‌ترین کلیسای شهر که در قرن چهارم بنا شده است.

  • The basilica, completed in A.D. 329, was 391 feet long and 208 feet wide.


    این کلیسا که در سال 329 پس از میلاد تکمیل شد، 391 فوت طول و 208 فوت عرض داشت.

example - مثال
synonyms - مترادف

  • کلیسا

  • shrine


    زیارتگاه

  • temple


    معبد

  • chapel


    نمازخانه

  • cathedral


    کلیسای جامع

  • synagogue


    کنیسه

  • mosque


    مسجد

  • minster


    وزیر

  • chancel


    کانکس

  • house of God


    خانه خدا

  • place of worship


    محل عبادت


  • خانه نماز

  • house of worship


    عبادتگاه

  • abbey


    صومعه

  • tabernacle


    خیمه

  • sanctuary


    جایگاه مقدس

  • oratory


    سخنوری

  • bethel


    بیتل

  • chantry


    شعار

  • parish


    محله

  • sacellum


    ساسلوم


  • ماموریت

  • Lord's house


    خانه پروردگار


  • نهاد مذهبی

  • bishop's seat


    جایگاه اسقف


  • مکان مقدس


  • کلیسای بزرگ

  • kirk


    کرک

  • procathedral


    تا کردن

  • megachurch


  • fold


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

crotch

لغت پیشنهادی

between

لغت پیشنهادی

no