bearskin

base info - اطلاعات اولیه

bearskin - پوست خرس

noun - اسم

/ˈberskɪn/

UK :

/ˈbeəskɪn/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [bearskin] در گوگل
description - توضیح

  • پوست یک خرس

  • a tall hat made of black fur, worn by some British soldiers for special ceremonies


    یک کلاه بلند از خز سیاه که توسط برخی از سربازان بریتانیایی برای مراسم خاص استفاده می شود

  • the skin of a bear with its fur, especially when it has been removed from its body


    پوست خرس با خزش مخصوصاً وقتی از بدنش جدا شده باشد

  • a tall black fur hat that is worn by particular soldiers, especially for formal ceremonies


    یک کلاه خز بلند و مشکی که توسط سربازان خاص مخصوصاً برای مراسم رسمی استفاده می شود

  • B.L. I had these passionate blouse-ripping fantasies, the sort where you dissolve on a bearskin rug and explode with ecstasy.


    B.L. من این فانتزی‌های پرشور بلوز پاره را داشتم، از نوعی که روی فرشی از پوست خرس حل می‌شوی و از خلسه منفجر می‌شوی.


  • مردم نمی خواهند چهره سیاه زیر پوست خرس ببینند.

  • a bearskin rug


    یک فرش از پوست خرس

  • Two civilians in bearskin coats were leaning on the camera when Billy and Weary came by.


    دو غیرنظامی با کت پوست خرس به دوربین تکیه داده بودند که بیلی و ویری از راه رسیدند.

  • Throwing back its bearskin cover he lowered her carefully to the mattress and stood looking down at her.


    در حالی که پوشش پوست خرسش را عقب انداخت، او را با احتیاط روی تشک پایین آورد و ایستاد و به او نگاه کرد.

example - مثال
  • a bearskin rug


    یک فرش از پوست خرس

  • An old bearskin rug lay on the floor.


    یک فرش قدیمی از پوست خرس روی زمین افتاده بود.

synonyms - مترادف
  • fur


    خز


  • پنهان شدن

  • pelt


    پوست انداختن


  • پوست

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

fog

لغت پیشنهادی

reforming

لغت پیشنهادی

plated