boating
boating - قایقرانی
noun - اسم
UK :
US :
فعالیت سفر در یک قایق کوچک برای تفریح
فعالیت مسافرت بر روی آب در قایق برای تفریح
فعالیت سفر با قایق، به ویژه. به عنوان یک سرگرمی یا برای لذت
فعالیت های نزدیک: قایق سواری، گلف، استخر، اسکواش، سونا، سولاریوم.
Activities: boating, bowling rink, cricket tables, pitch & putt course grass and hard tennis courts.
فعالیت ها: قایق سواری، پیست بولینگ، میزهای کریکت، زمین زمین و توپ، زمین های چمن و تنیس سخت.
مقامات تصمیم گرفتند اجازه قایق سواری در دریاچه را ندهند.
Members heard that leisure facilities such as fishing and boating will be improved by permanent fishing platforms and a proper jetty.
اعضا شنیده اند که امکانات تفریحی مانند ماهیگیری و قایق سواری با سکوهای ماهیگیری دائمی و یک اسکله مناسب بهبود می یابد.
کرچبرگ یک دریاچه کوچک دارد که هم برای شنا و هم برای قایق سواری عالی است.
در بالای لیست قایق سواری از همه نوع است.
After the hectic activity of summer I look forward to doing more relaxed boating and fishing trips in early autumn.
پس از فعالیت های پر هیجان تابستان، مشتاقانه منتظر انجام سفرهای آرام تر قایق سواری و ماهیگیری در اوایل پاییز هستم.
برای قایق سواری
فعالیت های محلی شامل پیاده روی، قایق سواری و گلف است.
تصمیم گرفتیم قایق سواری کنیم.
تصادف قایقرانی
دریاچه اوزارک یک مکه محبوب قایقرانی و ماهیگیری برای مردم غرب میانه است.
rowing
قایقرانی
sailing
کشتیرانی
canoeing
قایق رانی
cruising
کروز
drifting
رانش
paddling
دست و پا زدن
sculling
مجسمه سازی
trawling
ترال سواری
yachting
قایق سواری