breastplate
breastplate - سینه بند
noun - اسم
UK :
US :
پوشش محافظ چرمی یا فلزی که سربازان در گذشته در طول نبردها روی سینه می پوشیدند
زره (= لباس نظامی فلزی که در گذشته می پوشیدند) که از سینه محافظت می کند
او درخشنده به نظر می رسد، شما نمی دانستید که او سینه ای از مدال دارد، نه؟
سینه ای از تاریکی تمام پنجره ها را پنهان کرده بود به جز یکی.
روی تنه، جفت و سینه بند خود ببندید.
Carlo was large as a steroid junkie yet not puffy-firmly outlined, with a chest like an armor breastplate.
کارلو مانند یک معتاد استروئیدی بزرگ بود، اما خطوط آن کاملاً پف کرده نبود، با سینه ای مانند سینه زره.
سینه بند او مداحی بود که دیدن آن وحشتناک بود. پرنده اش عقاب بود درختش بلوط.
سینه چرمی و سپس تونیک را درآورد و بر روی خون مسواک زد.
این با پوشیدن یک پیراهن پستی یا سینهپشت قابل مقایسه است که باعث میشود پرتاب 6 D6 پس انداز شود.
armourUK
armourUK
armorUS
armorUS
panoply
همه جانبه
پست
بشقاب
زره زنجیری
armour plate
صفحه زرهی
chain armour
زره
body armour
کت پست
لباس زرهی
زره بدن
armor plate
جلیقه ضدگلوله
body armor
ژاکت پوسته پوسته
bulletproof vest
لباس های محافظ
flak jacket
بریگاندین
protective clothing
habergeon
هاوبرک
brigandine
بارنی
habergeon
ایمیل
hauberk
byrnie
camail